شده كه « الغيبة ادام كلاب النار » ( 1 ) غيبت ، خورش سگهای جهنم است. ما تاكنون هر چه خواستهايم جلو اين عمل را بگيريم از راه موعظه و زبانبوده ، در فكر چاره عملی و تدبير منطقی نبودهايم ، قهرا بلا اثر مانده ،بعد بجای آنكه خودمان و طرز عمل خودمان را متهم نمائيم زنهای بيچاره رامتهم كردهايم كه جنس آنها چنين و چنان است . همچنين امروز در محيط زنهای متجدد و فرنگی ماب ما بيماری ديگری وجوددارد و آن بيماری هوسبازی و ولو بودن در حاشيه خيابانها و پيروی مفرط ازمد پرستی و اسراف و تجمل است ، بطوری كه در اخبار روزنامهها میخوانيمكه اروپائيان اعتراف دارند كه در اين امور زنهای ايرانی در جهان درجهاولاند . اين را هم میخواهيم با زبان و موعظه و يا ملامت و طعنه علاج كنيمو البته با اين وسائل چارهپذير نيست . اگر روزی توفيق پيدا كنيم كه عملادر فكر چارهجوئی بيفتيم و منطق را در امر به معروف و نهی از منكر دخالتدهيم همه اين مشكلات به خوبی و آسانی حل میشود . اگر میخواهيد بدانيد كه در متن دستورات اسلامی به دخالت دادن منطق درامر به معروف و نهی از منكر توجه شده ، به اين نكته توجه كنيد : فقهاءعموما به استناد اخبار و احاديث گفتهاند كه يكی از شرائط امر به معروفو نهی از منكر احتمال تأثير است . احتمال اثر يعنی احتمال نتيجه دادن . هر حكمی مصلحتی دارد : نمازمصلحتی دارد ، روزه مصلحتی دارد ، وضو مصلحتی ، امر به معروف و نهی ازمنكر هم مصلحتی دارد . مصلحت اين كار اينست كه طرف به سخن يا پاورقی : 1 - بحار الانوار ، ج 75 ص . 246 |