« يهدی به الله من اتبع رضوانه سبل السلام و يخرجهم من الظلمات الی النورباذنه و يهديهم الی صراط مستقيم »( 1 ) . تقوا و تلطيف احساسات تقوا و طهارت در يك ناحيه ديگر هم تأثير دارد و آن ناحيه عواطف واحساسات است . كه احساسات را رقيقتر و لطيفتر میكند . اينطور نيستكه آدم با تقوا كه خود را از پليديها و كارهای زشت و كثيف ، از ريا وتملق ، از بندگی و كاسه ليسی دور نگهداشته ، ساحت ضمير خود را پاكنگهداشته ، عزت ومناعت و آزادمنشی خود را حفظ كرده ، توجهش به معنابوده ، نه به ماده ، يك همچو شخصی نوع احساساتش با احساسات يك آدمغرق در فحشاء و پليدی و غرق در ماديات يكی باشد . مسلما احساسات اوعالیتر و رقيقتر و لطيفتر است ، تأثرات او در مقابل زيبائيهای معنویبيشتر است ، دنيا را طور ديگری و با زيبائی ديگری میبيند ، آن جمال عقلیكه در عالم وجود است بهتر حس میكند . گاهی اين مسئله طرح میشود كه چرا ديگر شعرائی مثل سابق پيدا نمیشود ؟چرا ديگر آن لطف و رقت كه مثلا در گفتههای سعدی و حافظ هست امروز پيدانمیشود ؟ و حال آنكه همه چيز پيش رفته و ترقی كرده ، علم جلو رفته وافكار ترقی نموده ، دنيا از هر جهت پيش رفته .پاورقی : 1 - سوره مائده ، آيه 16 : [ خداوند به سبب آن ، كسانی را كه خشنودیاو را میجويند به راههای سلامتی هدايت میكند ، و به اذن خويش ايشان رااز تاريكيها به سوی نور بيرون میبرد ، و به راه راست هدايت مینمايد ] . |