مطرح است يكی افزايش روزافزون طلاق است . مسئله ديگر مسئله اصلاحانتخابات است . مسئله ديگر مسئله رانندگی است . من نمیخواهم ادعا كنم به علل افزايش طلاق احاطه دارم و میتوانم همه رابيان كنم . بدون شك عوامل اجتماعی گوناگونی دخالت دارد . ولی اينقدرمیدانم كه عامل اصلی افزايش طلاقها از بين رفتن عنصر تقوا است . اگرتقوا از ميان مردم كم نشده بود و مردان و زنان بیبند و بار نشده بودنداينقدر طلاق زياد نمیشد . در زندگی قديم نواقص و مشكلات بيشتری وجودداشت . حتما مشكلاتی كه در زندگی خانوادگی امروزی است در گذشته زيادتربود ، ولی در عين حال عنصر ايمان و تقوا بسياری از آن مشكلات را حل میكرد، ولی ما امروز اين عنصر را از دست دادهايم و با اينكه وسائل زندگی بهتراست با مشكلات بيشتری مواجه هستيم و حالا میخواهيم در همين مسئله افزايشطلاق مثلا به زور افزودن قيد و بند قانون برای مردان و يا زنان ، به زورمقررات ، به زور دادگستری ، به زور قوه مجريه ، با تغيير قوانين ومقررات از عدد طلاقها بكاهيم ، و اين شدنی نيست . در موضوع انتخابات میبينيم كه بعضيها اصرار دارند كه علت خرابیانتخابات نقص قانون انتخابات است كه در نيم قرن پيش وضع شده و بامقتضيات امروز وفق نمیدهد . نمیخواهم از قانون فعلی انتخابات دفاع كنم، حتما نواقصی دارد ، ولی آيا مردم طبق همان قانون رفتار میكنند و فسادپيدا میشود ؟ و يا علت فساد اينست كه حتی به همان قانون هم عمل نمیشود، كسی برای خود حدی و برای ديگران حقی قائل نيست . آيا قانون فعلی اجازهمیدهد كه يك نفر وارد شهری بشود كه مردم آن شهر نه |