بدهم . چون اين حديث متضمن تقيه از خود شيعه بود نه از مخالفين شيعه ، فرصتیبه دست آن مرحوم داد كه درد دل خودشان را بگويند . گفتند : " تعجبندارد ، تقيه از خودمانی مهمتر و بالاتر است . من خودم در اول مرجعيتعامه گمان میكردم از من استنباط است و از مردم عمل ، هر چه من فتوا بدهممردم عمل میكنند ، ولی در جريان بعض فتواها ( كه برخلاف ذوق و سليقهعوام بود ) ديدم مطلب اينطور نيست " . البته نوع تقيهای كه در متن حديث است با نوع تقيهای كه ايشان فرمودنديكی نيست ، دو نوع است . آن نوع تقيه كه در حديث است به محيط روحانیما اختصاص ندارد ، در همه جای دنيا معمول است و چارهای از آن نيست ،ولی نوع تقيهای كه در محيط روحانی ما معمول است از اختصاصات طرزتشكيلات ما است كه اخيرا پيدا شده . ايشان هم به يك مناسبت كوچكیخواستند درد دل خود را اظهار كنند . مرحوم آية الله حاج شيخ عبدالكريم حائری يزدی - اعلی الله مقامه -مؤسس حوزه علميه قم ، به فكر افتادند يك عده از طلاب را به زبان خارجیو بعضی علوم مقدماتی مجهز كنند تا بتوانند اسلام را در محيطهای تحصيل كردهجديد بلكه در كشورهای خارج تبليغ نمايند . وقتی كه اين خبر منتشر شد ،گروهی از عوام و شبه عوام تهران رفتند به قم و اولتيماتوم دادند كه اينپولی كه مردم به عنوان سهم امام میدهند . برای اين نيست كه طلاب زبانكفار را ياد بگيرند ، اگر اين وضع ادامه پيدا كند ما چنين و چنان خواهيمكرد ! آن مرحوم هم ديد كه ادامه اين كار موجب انحلال حوزه علميه و خرابشدن اساس كار است ، موقتا از منظور عالی خود |