فرد فرد واجب بشمارند . فقهاء معمولا مسأله فريضه علم را در دو جا متعرض میشوند ، يكی در اصولفقه در مبحث " اصل برائت " در مسأله وجوب فحص از دليل ، و يكی همدر مسأله استحباب يا لزوم تفقه در تجارت ، و ممكن است در مسأله اخذاجرت بر واجبات هم اشارهای به اين مطلب بشود ، و همان طوری كه عرضكردم نظر فقهاء در اين فريضه بيشتر متوجه ياد گرفتن مسائل و احكام است . علوم دينی و علوم غير دينی اصطلاحی شده كه ما بعضی علوم را علوم دينی و بعضی را علوم غير دينیبخوانيم . علوم دينی يعنی علومی كه مستقيما مربوط به مسائل اعتقادی يااخلاقی يا عملی دين است و يا علومی كه مقدمه ياد گرفتن معارف يا دستورهاو احكام دين است از قبيل ادبيات عرب يا منطق . ممكن است بعضی اينطور خيال كنند كه ساير علوم به كلی از دين بيگانهاندو هر چه كه در اسلام درباره فضيلت علم و اجر و ثواب تحصيل علم گفته شدهمنحصر است به آنچه كه اصطلاحا علوم دينی گفته میشود ، يا اگر پيغمبر اكرم( ص ) علم را فريضه خوانده منحصرا مقصود همين علومی است كه اصطلاحا علومدينی خوانده میشود . حقيقت اينست كه اين ، اصطلاحی بيش نيست . از يك نظر علوم دينیمنحصرا است به همان متون اوليه دينی يعنی خود قرآن كريم و متن سنتپيغمبر يا اوصياء آن حضرت . در صدر اسلام هم كه هنوز مردم به خود اسلامآشنا نبودند بر همه واجب و لازم بود كه قبل از هر چيز همين |