چيزی كه هست فقهاء اين وجوب تهيوئی را اختصاص میدهند به ياد گرفتناحكام ، و مثل اينست كه غالبا اينطور فرض میشود كه انجام وظائف اسلامیفقط موقوف است به اينكه مسلمانان ، خود وظيفه را بدانند و بشناسند وهمين كه وظيفه را شناختند خود بخود قادر به انجام آن خواهند بود . پسعلمی كه فريضه است اينست كه مسلمان در وظيفهشناسی يا مجتهد باشد يامقلد . و حال آنكه واضح است كه همانطوری كه وظيفه شناسی و ياد گرفتن دستورهایدينی لازم است ، بسياری از كارهائی كه به حكم دين آن كارها فرض و واجباست ، كارهائی است كه خود آن كارها علم و درس و مهارت لازم دارد . مثلاطبابت واجب كفائی است اما انجام اين فريضه بدون درس و تحصيل و كسبعلم پزشكی ميسر نيست ، پس تحصيل اين علم فريضه است ، و همچنين بسيارچيزهای ديگر . بايد ديد چه نوع اموری است كه از نظر جامعه اسلامی لازم وواجب است و آن كار را بدون ياد گرفتن و تعليم و تعلم نمیتوان خوبانجام داد ، پس علم آن كار هم واجب است فريضه علم از هر جهت تابع ميزان احتياج جامعه است . يك روز بود كهكشاورزی و صنايع مورد احتياج و تجارت و سياست ، هيچكدام علم و تحصيللازم نداشت . مردم با شاگردی كردن مختصر پيش آهنگر يا نجار يا تاجر ، وكار كردن زير دست يك سياستمدار يا صنعتگر يا تاجر ، سياستمدار و صنعتگرو تاجر میشدند . اما امروز وضع دنيا عوض شده و احتياجات جامعه عوض شده، هيچيك از آن كارها به طرز مناسب با |