مردم آنروز میتوانستند به آنجاها بروند نام برده میشده ، و يا علتاينست كه در آنزمان چين به عنوان يك مهد علمی و صنعتی معروف بوده است. اين حديث میگويد تحصيل علم ، جا و مكان معين ندارد ، همان طوری كهوقت و زمان معين هم ندارد . ممكن است يك تكليف و فريضه از لحاظ جا و مكان محدوديت داشته باشد ،نشود آن را در همه جا انجام داد ، مثلا اعمال حج از لحاظ محل و مكان هممقيد و محدود است . مسلمانان حتما بايد اعمال حج را در مكه ، در همانسرزمينی كه توحيد و اسلام از آنجا طلوع كرد و به ساير جهانيان رسيد ، دراطراف خانهای كه به دست ابراهيم و فرزند پاك نهادش بنا شد انجام يابد. مسلمانان نمیتوانند با هم توافق كنند و نقطه ديگری را برای اعمال حجانتخاب كنند . پس اين تكليف از اين نظر محدوديت دارد ، اما در انجامفريضه علم هيچ نقطه معين در نظر گرفته نشده ، هر جا كه علم هست آنجا جایتحصيل و به دست آوردن است ، میخواهد مكه باشد يا مدينه ، مصر باشد ياشام يا عراق ، يا دورترين نقاط جهان ، میخواهد در مشرق باشد يا مغرب .يك سلسله احاديث داريم در باب فضل مهاجرت و مسافرت برای علم بهنقاط دوردست ، و حتی آيه كريمه " « و من يخرج من بيته مهاجرا الی اللهو رسوله ثم يدركه الموت فقد وقع اجره علی الله »" ( 1 ) به مهاجرت ومسافرت در طلب علم تفسير شده است . در يكی از احاديث معتبر ما پاورقی : 1 - سوره نساء ، آيه 100 : [ و هر كس از خانه خود به سوی خدا وپيامبرش برای هجرت خارج شود و در راه بميرد اجرش با خداست ] . |