قسمتهائی را از روی كتاب بخوانيم و يا آنكه در يك سخنرانی بر حسبمطالعاتی كه كردهايم مطلبی را بگوئيم و بعد در اثر مطالعه بيشتر و ياتذكر ديگران ، در يك سخنرانی ديگر با كمال صراحت به اشتباه خودماناعتراف كنيم و سخن اول خود را رد كنيم ، و ممكن است اين كار را يك نفرديگر كه در همان موضوع سخنرانی میكند انجام دهد و با دليل و منطق سخن مارا رد كند . چون قبلا سخنران موضوع سخنرانی خود را اعلام كرده ناچار است خود راحتیالامكان آماده كند . و شنوندگان نيز از اول میدانند كه چه موضوعی رامیخواهند گوش كنند . آنها هم به نوبه خود ، خود را آماده شنيدن يكموضوع معين میكنند . و از اين رو افاده و استفاده بيشتری میشود . لغت تقوا اين كلمه از كلمات شايع و رايج دينی است ، در قرآن كريم به صورتاسمی و يا به صورت فعلی زياد آمده است . تقريبا به همان اندازه كه ازايمان و عمل نام برده شده و يا نماز و زكات آمده ، و بيش از آن مقداركه مثلا نام روزه ذكر شده ، از تقوا اسم برده شده است . در نهجالبلاغه ازجمله كلماتی كه زياد روی آنها تكيه شده كلمه تقوا است . در نهجالبلاغهخطبهای هست طولانی به نام خطبه متقين . اين خطبه را اميرالمؤمنين درجواب تقاضای كسی ايراد كرد كه از او خواسته بود توصيف مجسم كنندهای ازمتقيان بكند . امام ابتدا استنكاف كرد و به ذكر سه چهار جمله اكتفافرمود ولی آن شخص كه نامش همام بن شريح بود و مردی |