حضرت باقر ( ع ) است ، در اول قرن سوم حضرت رضا ( ع ) ، در اول قرنچهارم كلينی ، در اول قرن پنجم سيد مرتضی يا شيخ مفيد ، در اول قرن ششمشيخ طبرسی صاحب مجمع البيان ، در اول قرن هفتم خواجه نصيرالدين طوسی ،در اول قرن هشتم علامه حلی ، در اول قرن نهم شهيد اول ، در اول قرن دهممحقق كركی ، در اول قرن يازدهم شيخ بهائی ، در اول قرن دوازدهم مجلسی ،در اول قرن سيزدهم وحيد بهبهانی ، در اول قرن چهاردهم ميرزای شيرازی .اولا اينها بسياريشان با اول قرنها درست وفق نمیدهد . خواجه طوسی رانمیتوان مجدد اول قرن هفتم شمرد ، زيرا تولد خواجه در اوائل قرن هفتماست و ظهور و نبوغش در نيمه قرن هفتم ، وفاتش در نيمه دوم آن قرن (سال 672 ) . و ثانيا چرا حضرت صادق ( ع ) جزء مجدذين شمرده نشود ؟ آيافرصتی كه نصيب ايشان شد كمتر بود از فرصتی كه مثلا نصيب امام باقر ( ع )شد ؟ و آيا علت اينكه آن حضرت از قلم افتاد جز اينست كه با آن حسابساختگی جور در نمیآيد ؟ در ميان ائمه اطهار عليهم السلام دو نفرشان بيشاز ديگران بايد " مجدد " شمرده شوند : امام حسين و امام صادق عليهماالسلام . هر كدام از اين دو بزرگوار از جنبه خاصی توفيق تجديد و احياءپيدا كردند . ولی چون با آن حساب ساختگی جور نمیآمده ، از قلم افتادهاند. همچنين بسياری از علماء را جزء مجددين حساب كردهاند و بسياری از علماءديگر را حساب نكردهاند و حال آنكه آن حساب نكردهها كه گناهشان اين بودهاست كه در وسط قرن بودهاند احيانا بيشتر خدمت كرده اند . مثلا شيخ طوسیاينجا از قلم افتاده است |