اگر پيروی نكنيم معنايش اينست كه از رديف علوم خارج است . پيشنهادهای مفيد و لازم ديگری هم داشتم كه وقت گذشت و نمیتوانم ذكركنم ، زيرا در حدود سه ربع ساعت ديگر وقت میگيرد ، و میدانم راه بعضیاز آقايان دور است تا به منزل برسند . آيهای كه در طليعه سخن خواندم اين آيه كريمه بود « فلولا نفر من كل فرقةمنهم طائفة ليتفقهوا فی الدين و لينذروا قومهم اذا رجعوا اليهم لعلهميحذرون ». اين آيه كريمه صريحا دستور میدهد كه گروهی از مسلمين میبايستدر دين تفقه كنند و ديگران را از تفقه خود بهرهمند سازند . تفقه از ماده " فقه " است . معنای فقه ، مطلق فهم نيست ، بلكه فهمعميق و بصيرت كامل به حقيقت يك چيز را فقه میگويند . " راغب " در" مفردات " میگويند : الفقه هو التوصل الی علم غائب بعلم شاهد . يعنیفقه اينست كه از يك امر ظاهر و آشكار ، به يك حقيقت مخفی و پنهان پیبرده شود . در تعريف تفقه میگويند : تفقه اذا طلبه فتخصص به . يعنیطلب كرد چيزی را و در آن تخصص پيدا كرد . اين آيه به مسلمانان میگويد كه در فهم دين سطحی نباشند ، عميق فكر كنند، به معنا و روح دستورها پی برند . اين آيه كريمه مدرك اجتهاد و فقاهت است ، و همين آيه كريمه سندپيشنهادهای ما است . همچنان كه به حكم اين آيه كريمه ، بساط اجتهاد وتفقه در اسلام پهن شده است ، به حكم همين آيه بايد اين بساط گستردهتر شود، به ضرورتها بيشتر توجه شود ، شورای فقهی عملا وارد كار شود ، تكرويهامنسوخ گردد ، رشتهها تخصصی شود تا فقه ما راه تكامل خود را ادامه دهد . |