به تقسيم كار در فقه و به وجود آمدن رشتههای تخصصی در فقاهت ، از صد سالپيش به اين طرف ضرورت پيدا كرده و در وضع موجود يا بايد فقهاء اينزمان جلو رشد و تكامل فقه را بگيرند و متوقف سازند و يا به اين پيشنهادتسليم شوند . تقسيم كار تخصصی در علوم زيرا تقسيم كار در علوم ، هم معلول تكامل علوم است و هم علت آن ،يعنی علوم تدريجا رشد میكنند تا میرسند به حدی كه از عهده يك نفر تحقيقدر همه مسائل آنها ممكن نيست ، ناچار بايد تقسيم بشود و رشتههای تخصصیپيدا شود . پس تقسيم كار و پيدايش رشتههای تخصصی در يك علم ، نتيجه ومعلول تكامل و پيشرفت آن علم است . و از طرف ديگر با پيدايش رشتههایتخصصی و تقسيم كار و تمركز فكر در مسائل بخصوص آن رشته تخصصی ، پيشرفتبيشتری پيدا میكنند . در همه علوم دنيا از طب و رياضيات و حقوق و ادبيات و فلسفه ،رشتههای تخصصی پيدا شده ، و همين جهت آن رشتهها را ترقی داده است .تكامل هزار ساله فقه زمانی بود كه فقه بسيار محدود بود . وقتی به مكتب فقهيه قبل از شيخطوسی مراجعه میكنيم میبينيم چقدر كوچك و محدود بوده است ! شيخ طوسی بانوشتن كتابی به نام " مبسوط " فقه را وارد مرحله جديدی كرد و توسعه داد. و همچنين دوره به دوره در اثر مساعی علماء و فقهاء و وارد شدن مسائلجديد و تحقيقات جديد ، بر حجم فقه افزوده شد تا آنجا كه در حدود |