« مثل اليهود الذين ذمهم الله بالتقليد لفسقة فقهائهم » ( 1 ) .يعنی : و به همين منوال است حال عوام ما . اينها نيز اگر در فقهاء خود، اعمال خلاف ، تعصب شديد ، تزاحم بر سر دنيا ، طرفداری از طرفداران خودهر چند ناصالح باشند ، كوبيدن مخالفين خود هر چند مستحق احسان و نيكیباشند ، اگر اين اعمال را در آنها حس كنند و بازهم چشم خود را ببندند واز آنها پيروی كنند عينا مانند همان عوام يهودند و مورد مذمت و ملامتهستند . پس معلوم میشود كه تقليد ممدوح و مشروع " سر سپردن " و چشم بستننيست ، چشم باز كردن و مراقب بودن است و اگر نه ، مسؤليت و شركت درجرم است . انديشه عوامانه كريت و اعتصام علماء بعضی از مردم خيال میكنند كه تأثير گناه در افراد يكسان نيست ، درمردم عادی گناه تأثير دارد و آنها را از تقوا و عدالت ساقط میكند ولی درطبقه علماء تأثيری ندارد ، آنها يك نوع " كريت " و يك نوع " اعتصام" دارند ، نظير فرقی كه بين آب قليل و آب كثير است كه آب كثير اگربه قدر كر شد ديگر از نجاست منفعل نمی شود ، در صورتی كه اسلام برای احدیكريت و اعتصام قائل نيست ، حتی برای شخص پيغمبر اكرم ( ص ) . چرامیگويد : « قل انی اخاف ان عصيت ربی عذاب يوم عظيم »ای پيغمبر ! بگوپاورقی : 1 - احتجاج طبرسی ، ج 2 ص 263 ، به نقل از تفسير منسوب به امام حسنعسكری عليه السلام . و بجای " بالترفق " " بالترفرف " آورده است . |