به سوی خلق خدا بازمیگردد . چنين انسانی برای نجات خلق خدا ، در ميان خلق خدا حركت میكند و برای حركت دادن خلق خدا و نزديك ساختن آنان به خدا [ كوشش میكند ] . اگر بگوئيم كه سفر انسان از خلق است به سوی خدا ، و همانجا میماند ، انسان را نشناختهايم و اگر بگوئيم انسان بدون اينكه خودش به سوی خدا حركت كند ، بايد به سوی انسانها برود مثل مكتبهای مادی انسانی امروز برای نجات انسانها هيچ كاری از او ساخته نيست و دروغ مطلق است . كسانی توانستهاند انسانها را نجات دهند كه اول ، خودشان نجات پيدا كردهاند . [ مگر ] نجات انسانها يعنی چه ؟ نجات انسانها از چه چيز ؟ از اسارت طبيعت ؟ از اسارت انسانهای ديگر كه معنايش " آزادی انسان از انسان " است ؟ اينها درست است [ اما آنچه مقدم بر اينهاست ] نجات انسان از خودی خود و از نفس اماره خود و از خود محدودش است و تا انسان از خود محدود خودش نجات پيدا نكند ، هرگز از اسارت طبيعت و اسارت انسانهای ديگر نجات پيدا نمیكند . لزوم همراه بودن گرايشهای برونی و درونی ماه مباركرمضان و شب اول از دهه آخر اين ماه است . وقتی دهه آخر ماه مبارك رمضان میرسيد ، پيغمبر اكرم دستور میداد رختخوابش را به طور كلی ببندند و فقط در ماه شوال باز كنند ، يعنی پيغمبر در اين دهه هيچ شبی نمیخوابيد . اين شبها ، شب عبادت |