صوحان . ( 2 ) او از آن دوستان مصفی و پاكدل اميرالمؤمنين است ، و سخنورو خطيب هم هست ( 3 ) و در حضور اميرالمؤمنين سخنوريها كرده است . همينكه علی ( ع ) را دفن كردند ، در حالی كه حزن و غيظ و خشم فوقالعادهای درهمه [ به وجود آمده ] و بغض ، گلوی همه را فشار میدهد و يا گريه میكنند، يك مرتبه اين " صعصعه " در حاليكه قلبش در يك فشار سختی بود ، يكمشت خاك از قبر علی ( ع ) برداشت و بر سر خود پاشيد و بعد دستش راروی قلبش گذاشت و آن وقت شروع كرد به سخن گفتن با علی ( ع ) : السلامعليك يا اميرالمؤمنين ، لقد عشت سعيدا و مت سعيدا تو چقدر سعادتمندزندگی كردی و چه سعادتمند از دنيا رفتی ، تولد تو در خانه خدا بود و درخانه خدا هم شهيد شدی ( از خانه خدا تا خانه خدا ) . علی جان ! تو چقدربزرگ بودی و چقدر اين مردم ، كوچك بودند . به خدا قسم اگر مردم برنامهتو را اجرا كرده بودند لاكلوا من فوقهم ومن تحت ارجلهم نعمتها از بالا وپائين برای آنها میجوشيد و نعمتهای مادی و معنوی به آنها میرسيد ، ولیافسوس كه مردم قدر تو را ندانستند و به جای آنكه از دستورهای عالی توپيروی كنند ، چه خونها به دل تو كردند و آخر ، تو را با اين حال و با فرقشكافته روانه قبر و خاك كردند . و لا حول و لا قوش الا بالله العلی العظيم پاورقی : . 2 [ در كتاب مفاتيح الجنان در ادامه اعمال مسجد سهله ، درباره اوتوضيحاتی آمده است ] . . 3 جاحظ در " البيان والتبيين " از او [ مطلبی ] نقل میكند . |