میكند ، با زبان رمزی خود ، همين موضوع را كه شب وقت عبادت و روز موقعحركت و رفتن به دنبال زندگی است ، در اشعارش آورده است :
پاورقی : > میخواهند آنان را وسيلهای برای گمراهی و انحراف جوانان قرار دهند .وقتی جوانان ببينند يك شخصيت خيلی بزرگ و شاعر هنرمند عالی كارششرابخواری و هرزگی بوده ، میگويند بنابراين ما هم برويم مثل حافظ بشويم ،از او كه بهتر نيستيم ، در صورتی كه اشعار حافظ ، همه ، عرفان و معنیاست و تمام شعرهايش به صورت رمز است . تاريخ اينطور بيان كرده كهاساسا يك مرد عالم بوده نه شاعر ، و تا دويست سال بعد [ از وفاتش ]عالمی شمرده میشد كه گاهی هم شعر میگفته است . بعد از دويست سالجنبههای علمی او " مغفول عنه " و فراموش شد و به صورت يك شاعر ،معروف شد . عالمی بود كه كارش تفسير قرآن هم بود و اصلا مفسر قرآن بود ومعمولا كتاب " كشاف " زمخشری را تدريس میكرد . مردی بود عارف و مفسرو عالم ، و اساسا در اين عوالمی [ كه برخی میگويند ] نبوده است ، ولیزبان شعرش ، زبان رمز است . . 2 [ استاد در حواشی خود بر " ديوان حافظ " در كنار اين شعر چنيننوشتهاند : " مقصود اين است كه روز ، وقت خلوت و حالات خاص نيست :ان لك فی النهار سبحا طويلا ، شب است كه وقت خلوت و انس و فيض است : " ان ناشئة الليل هی اشد وطأ و اقوم قيلا 0 و من الليل فتهجد بهنافلة لك عسی ان يبعثك ربك مقاما محمودا ». بنابراين ، اين دو بيتدر رديف ابياتی است كه از ذكر و ورد و مناجات و خلوت سحر ، ياد كردهاست " . سپس استاد محل ابيات ديگر حافظ در اين زمينه را مشخصكردهاند ] . |