الغاء شود ، آن جانیهای بالقوه اصلاح نشده كه به دليل اينكه عوامل تربيتیوجود ندارد و يا فرضا وجود دارد و كافی نيست ، اصلاح نشدهاند و يك عدهجانی بالفطرهای كه به هر شكلی روح جنايت در آنها هست [ دست به جنايتمیزنند ] . ما امروز به بهانه اينكه جانی را بايد اصلاح كرد به اين معناكه جانی را بگذار جنايت كند و بعد كه جنايت كرد برويم او را اصلاح كنيم، داريم به همه جانيهای بالقوه چراغ سبز میدهيم و بلكه اين كار ما تشويقجانی به جنايت است . جانی [ پيش خود ] میگويد جامعه تا حال به فكراصلاح من نبود و من بچه كه بودم پدرم مرا تربيت و اصلاح نكرد ، بعد هم كهبزرگ شدم كسی مرا اصلاح نكرد ، برويم جنايت كنيم تا ما را زندان ببرند ،بلكه در زندان ما را تربيت و اصلاح كنند و در آنجا آدم بشويم ، پس يكجنايتی بكنيم تا مقدمه اصلاح كردنمان باشد ! ديگری میگويد : يعنی چه كه دست دزد را بايد بريد ؟ ! اين عمل ،غيرانسانی است و دل انسان به رحم میآيد . آدمهائی كه شعاع ديدشان كوتاهاست ، اين حرف را میزنند . شما به صفحات حوادث روزنامهها نگاه كنيد واين صفحات را بخوانيد و ببينيد در اثر دزدی تنها ، نه فقط چقدر اموالربوده میشود بلكه چقدر جنايتها و آدمكشیها واقع میشود . اگر مجازات دزددر جای خودش صورت گيرد و دزد مطمئن باشد و يقين داشته باشد كه اگر دزدیكند و به چنگال پليس و قانون بيفتد ، اين چهار انگشتش را قطع میكنند وتا آخر عمر داغ اين جنايت روی بدنش هست [ هرگز دزدی نمیكند ] . به خدااگر چند دزد و بلكه يك دزد اينگونه مجازات شود ، اصلا در دزدی بستهمیشود . |