بنابراين مانعی ندارد كه انسان به مرحلهای از كمال و تربيت برسد كهاساسا متجاوزی وجود نداشته باشد ، جنگ مشروعی هم وجود نداشته باشد . ( 1) بنابراين ، اينكه میگويند زندگی تنازع بقاست ، به اين معنا كه لازمهزندگی جنگ و تنازع است ، حرف درستی نيست . مطلبی میخواهم بگويم [ كه شايد برای برخی ناراحت كننده باشد ، چون ]بعضی از جوانان از شنيدن چيزی كه برخلاف ميلشان باشد ناراحت میشوند .جملهای به امام حسين ( ع ) منسوب شده است كه نه معنايش درست است ونه در هيچ كتابی گفته شده كه اين جمله از امام حسين ( ع ) است و چهل ،پنجاه سال هم بيشتر نيست كه در دهانها افتاده است . میگويند امام حسين( ع ) فرموده است : " « ان الحياش عقيدش و جهاد » " حيات يعنی داشتنيك عقيده و در راه آن عقيده جهاد كردن . نه ، اين با فكر فرنگيها جوردرمیآيد كه میگويند انسان بايد يك عقيدهای داشته باشد و در راه آن عقيدهبجنگد . قرآن از " حق " سخن به ميان میآورد . جهاد و حيات از نظر قرآنيعنی " حق پرستی " و " جهاد در راه حق " ، نه عقيده ، و جهاد در راهعقيده . پاورقی : . 1 اخيرا كه درباره آنچه در اسلام جامعه ايدهآل معرفی میشود يعنی دولتحضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه مطالعه میكردم ، ديدم چه داستان عجيبیاست و چطور يك راه بزرگی برای شناختن جامعه ايدهآل اسلام است . میگويددر آن زمان يصطلح سباع بهائم حتی درندگان با يكديگر صلح و آشتی میكنند وجنگ برای هميشه از بين میرود ، يعنی مردم به حدی از كمال میرسند كه ديگرمتجاوزی وجود ندارد تا جنگی وجود داشته باشد . |