را تكان دهد و در آخر كار ، صاحبش پيدا میشود . اين ، برای اين است كهمجازاتی در جای خودش صورت میگيرد . قرآن میگويد : " « و لا تأخذكم بهمارافة فی دين الله »" . پس اين نوع رأفتها ، دلسوختنها و ترحمها ، ترحمهايی غير منطقی است ،يعنی قساوتهايی است به صورت ترحم ، و به عبارت ديگر اين نوع ترحم ،ترحم در يك مورد و قساوت در موارد ديگر است . اين نوع ترحمها را نبايد[ مانند ايستادگی در برابر شهوات و اميال نفسانی ، نوعی قدرت ] بهحساب آورد . بنابراين مكتب قدرت ، كه دائما دم از قدرت میزند و میگويد مرد برترو انسان كامل ، بايد از قدرت كامل بهرهمند باشد و نقاط ضعف وجود خود رامسدود كرده باشد ، گذشته از اينكه ساير ارزشهای انسان را نشناخته است ،خود قدرت را هم نشناخته و معنی قدرت را نفهميده و حقيقت قدرت راندانسته است . " قدرت واقعی " در احاديث قدرت آن است كه انسان به كمك ديگران بشتابد ، يك روح مقتدر آن استكه به فرزندان خود میگويد : « كونا للظالم خصما و للمظلوم عونا » ( 1 )علی ( ع ) خطاب به دو فرزند عزيزش امام حسن و امام حسين عليهماالسلاممیفرمايد : فرزندان من ! هميشه قدرت و نيروی شما به كمك مظلوم و بهستيزه با ظالم بشتابد . اين كار [ نشانه ]پاورقی : . 1 نهجالبلاغه ، نامه . 47 |