محترم بشمارد . پس آن جنبههائی كه علم و عقل در عرفان يا لااقل در سخنانبعضی از عرفا تحقير میشود ، مورد تأييد اسلام نيست . انسان كامل قرآن ،انسانی است كه كمال عقلی هم پيدا كرده است ، كمال عقلی هم جزء [كمالاتش ] است . . 2 درون گرائی مطلق مسئله ديگری كه در انسان كامل عرفان وجود دارد و اسلام آن را تأييدنمیكند ، اين است كه در عرفان ، فقط درون گرائی [ مطرح ] است ، يعنیبرون گرائی خيلی تحت الشعاع قرار گرفته است . جنبه فردی در آن زياداست و جنبه اجتماعی محو شده يا بگوئيم كمرنگ شده است . انسان كاملعرفان ، انسان اجتماعی نيست ، انسانی است كه فقط سر در گريبان خودشدارد و بس . ولی اسلام ضمن تأييد همه آنچه كه در مورد دل و عشق و سير وسلوك و علم افاضی و علم معنوی و تهذيب نفس گفته میشود ، انسان كاملش، انسان جامع است ، برون گرا هم هست ، جامعه گرا هم هست ، هميشه سر درگريبان خودش فرو نبرده است . اگر شب سر در گريبان خود فرو میبرد ودنيا و مافيها را فراموش میكند ، روز در متن جامعه قرار گرفته است .چنانكه گفتيم درباره اصحاب حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه كه نمونههايیاز مسلمان كامل هستند مكرر در مكرر در اخبار آمده است كه : « رهبانبالليل ، ليوث بالنهار » اگر در شب سراغشان بروی ، گوئی سراغ يك عدهراهب رفتهای ، سراغ عدهای رفتهای كه در دامنه يك كوه در غاری زندگیمیكنند و جز عبادت چيز ديگری سرشان نمیشود ولی در روز ، شيران |