افاضی " میگويند يعنی علمی كه از درون میجوشد قبول دارد . ضمن اينكه علمعقلی را هم قبول دارد و به سوی آن دعوت میكند ، اين علم را هم قبول دارد. به موسی میفرمايد : ما يك بندهای داريم ، نزد او میروی و از او علممیآموزی : « علمناه من لدنا علما »( 1 ) ما به آن بنده ، از نزد خودمانعلم داديم يعنی او علمش را از يك بشر نياموخته از درون و باطنش ، علمیجوشاندهايم ( 2 ) . حافظ با آن زبان رمزی شيرين خود ، همين حديث را معنی میكند . میگويد :
سحرگه رهروی در سرزمينی |
همی گفت اين معما با قرينی |
كه ای صوفی شراب آنگه شود صاف |
كه در شيشه بماند اربعينی |
باز پيغمبر ( ص ) فرمود : " « لولا ان الشياطين يحومون حول قلوببنیادم لنظروا الی ملكوت السموات » " ( 3 ) اگر نه اين است كه شياطينگرد دلهای فرزندان آدم حركت میكنند و غبار و تاريكی ايجاد میكنند ،بنیآدم میتوانست با چشم دل ، ملكوت را مشاهده كند . اين حديثی است كهدر برخی كتب خود ما مثل جامع السعادات آمده است . همچنين فرمود :« لولا تكثير فی كلامكم ، و تمريج فی قلوبكم ، لرايتم ما اری ، و لسمعتم مااسمع » اگر نبود پر حرفيها و حرفهای اضافی شما اين زبان خيلی به انسانضرر میزند و اگر نبود تمريج ( 4 ) در دل
پاورقی : . 1 سوره كهف ، آيه . 65 . 2 كلمه علم لدنی هم كه میگويند ، از همين آيه قرآن اقتباس شده است.. 3 محجةالبيضاء ، ج 2 ، ص . 125 . 4 " مرج " يعنی چمن .