چشمی كه در آن دنيا داشتی ، به درد اينجا نمیخورد ، اينجا چشم ديگری لازم است و تو خودت آن چشم ديگر را در دنيا كور كردی ، [ لذا ] اينجا هم كور هستی . « اتتك اياتنا »نشانههای ما در آن دنيا بود ، تو به جای اينكه از روی آن نشانهها ، ما را ببينی و بشناسی و حقيقت را درك كنی ، خودت را در آن دنيا كور كردی و حال كه در عالم حقيقت میآيی ، كور محشور میشوی . در اين عالم فقط بينش حقيقی است كه مفيد است . در سوره مطففين میفرمايد : " « كلا انهم عن ربهم يؤمئذ لمحجوبون »" ( 1 ) رهاشان كن ! اينها در آن روز ، از خدای خود در پرده و حجابند ، اينها در دنيا بايد پرده غفلت را از جلوی چشمشان عقب بزنند و ببينند . معنای ايمان اين است : ای انسان ، تو در اين دنيا آمدهای كه چشم تو در همين دنيا آن دنيا را ببيند ، گوش تو در همين دنيا آن دنيا را بشنود . مكرر گفتهام كه خيلی خوشوقتم كه میبينم جوانان ما بالخصوص به نهج البلاغه توجه دارند . اما همه جنبههای نهجالبلاغه را ببينيد ، ببينيد نهجالبلاغه راجع به [ چشمها و ] گوشهائی اينچنين ، چگونه سخن میگويد . نهجالبلاغه برای ايمان ، اصالت قائل است ، نمیگويد ارزش ايمان ، فقط ارزش زيربنايی و فكری و اعتقادی است نه اينكه میخواهم بگويم زيربنا نيست میگويد در عين اينكه ايمان ، ارزش زيربنائی و فكری و اعتقادی دارد ، ارزش اصيل هم دارد . پاورقی : |