انتقادى از توجيه كنندگان مكتب ماكياولى
ويكتورهوگو در تفسير تفكرات ماكياولى ، راهى را پيش گرفته است كه شايد
[ 200 ]
به تبرئه ماكياولى بيانجامد . او ميگويد :
« خاصيت حق آن است كه تا ابد زيبا و خالص بماند و عمل هر چند كه بظاهر ضرورىترين چيز ، هر چند كه مقبولترين چيز براى معاصران به شمار رود ، اگر عمل محض است و اگر كمتر اثر از حق دارد و يا هيچ حق در آن نيست ، بىچون و چرا سرنوشتش چنين است كه با طول زمان بد شكل ، چركين ،
نفرتانگيز و حتى وحشتزا شود . اگر كسى بخواهد با يك نظر محقق سازد كه عمل طى قرون به پايهاى از زشتى ميتواند برسد ، بايد به ماكياول بنگرد .
ماكياول يك اهريمن بدكار نيست و ديو ودد هم نيست يك نويسنده بىغيرت و پست و بينوا هم نيست ، چيزى جز يك عمل نيست و اين فقط عمل ايتاليائى نيست ، عمل اروپائى است ، عمل قرن شانزدهم است ، زشت بنظر ميرسد و و در پيشگاه قرن نوزدهم زشت هم هست . اين كشمكش بين حق و عمل از آغاز پيدايش اجتماعات بشرى بوده است . اين جنگ تن بتن را پايان دادن ،
تصور محض را با واقعيت انسانيت در آميختن ، حق را با ملايمت در عمل و عمل را در حق نفوذ دادن كار خردمندان است » 1 البته ما نميدانيم در هنگام نوشتن اين مطالب در مغز رشد يافته هوگو چه ميگذشت ، ما با محتويات اين عبارت فارسى كه از فرانسه ترجمه شده است ، سر و كار داريم . چند مسئله را درباره عبارات فوق مطرح ميكنيم :
البته اين نكته را نخست يادآور مىشويم كه هوگو و طرز تفكرات او ، چنانكه از آثارش برميآيد ، كاملا ضد ماكياولى بوده سر تا سر آثار او مخصوصا بينوايان ، چيزى جز اصالت و ارزشهاى انسانى نيست . حتى در همين عباراتى كه مورد انتقاد قرار ميدهيم ، تضاد تفكرات او با روش فكرى ماكياولى بخوبى روشن شده است ، مسائلى را كه درباره عبارات فوق مطرح مىكنيم بدينقرار است :
-----------
( 1 ) بينوايان ويكتورهوگو ترجمه آقاى حسينقلى مستعان ج 2 ص 171 .
[ 201 ]