نوع يكم امتيازات اختيارى :
آن دسته از امتيازات را ميگوئيم كه با كار و كوشش بدست آمده است . مانند كوشش براى فرا گرفتن دانش و هنر و مديريتها و به ثمر رسانيدن نبوغ در امور اقتصادى و اجتماعى و سياسى و اخلاقى و مذهبى و جهان بينى و تعليم و تربيتها و غير ذلك . اگر قراردادهاى اجتماعى در بهرهبردارى صاحبان امتيازات از امتيازاتى كه به دست آوردهاند ، عادلانه بوده و موجبات تعدى و تجاوز به حقوق ديگران را فراهم نسازد ، بدون ترديد اخلالى به « حيات معقول » جامعه وارد نميآورد .
اما چه اندكند انسانهائى كه قدرت و امتيازهاى سود بخش آنانرا در دام خود خواهى نيفكند و وجود آن قدرت و امتياز براى آنان از نظر اشتراك در « حيات معقول » با همه انسانها مانند عدمش جلوه كند . و چه اندكترند آن انسانها كه با علم به اينكه شخص مفروض قدرت و امتياز را از راه كوشش و مستهلك ساختن سرمايه حياتش بدست آورده است ، از ديدن آن برترى ،
بر حسرت و رشك مبتلا نشوند ؟ زيرا قدرت و امتياز ، مطلوب همه مردم است .
در اين مورد هيچ راهى براى بهداشت روانى شخصى كه فاقد برترى است ، جز اين وجود ندارد كه دو بعد آن برترى را از يكديگر تفكيك نمايد :
يكم بعد اجبارى كه عبارتست از علل طبيعى و ضرورتهاى محيطى و اجتماعى كه دارنده برترى ، كمترين اختيارى در بدست آوردن آنها نداشته است . اين بعد از نظر منطقى موجب هيچ گونه حسادت و حسرت و خود خورى و تشويش نيست ، زيرا كمترين ارزشى براى دارنده آن ندارد .
بعد دوم كارى كه او كرده و عامل حقيقى استناد برترى به دارنده آن گشته است . اگر ارزش قانونى آدمى با اين بعد پذيرفته نشود ، همه انسان و
[ 50 ]
انسانيت تباه خواهد گشت .
وَ اَنْ لَيْسَ لِلاِنسانِ اِلاَّ ما سَعى . وَ اَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرى 1 ( هيچ چيزى براى انسان جز كوشش او نيست و قطعا كوشش او بزودى ديده خواهد شد . ) از طرف ديگر بايستى دارنده قدرت و امتياز اختيارى ، درباره وضع خود بينديشد و باين نتيجه برسد كه چقدر عوامل جبرى در بوجود آمدن آن برترى دخالت داشته و چقدر موانعى كه ميتوانستند جلو او را از وصول به آن برترى بگيرند و اين موانع بدون اختيار او بر طرف گشتهاند . با اين تحليل دارنده برترى اختيارى باين نتيجه خواهد رسيد كه او مانند يك رودخانه بوده است كه عوامل اصلى آن قدرت و امتياز مانند منبعى بوده است كه آنها را در وجود او به جريان انداخته است . اما ميدانيم كه اين دو بينش براى واجد برترى و فاقد آن ، بدون نگرش از ديدگاه فوق خود خواهى امكانپذير نخواهد بود .