بعد يكم واقعيت طبيعى آنها
كه عبارت است از مختصات مادى و روابطى كه ميان آنها به وجود ميآيد . مال و هر گونه ماده مفيد به معيشت آدميان ،
عوامل اداره كننده اين زندگى دنيوى است كه در همين دنيا كاشته ميشوند و ميرويند و نتيجه ميدهند . مال و هر گونه ماده مفيد با قطع نظر از هدفگيرى تهيه كننده آنها خارج از منطقه ارزشها قرار ميگيرند ، باين معنى كه نميتوانند از نظر واقعيتى محض كه دارند ، به بدى و خوبى موصوف شوند . آنها واقعيتهايى هستند كه يا در طبيعت موجودند مانند آب و اشعه آفتاب و هوا و معادن و درختان و غير ذلك و يا بوسيله كار و كوشش مردم شكل خاصى بخود گرفتهاند .
در هر دو صورت ، مال و هر گونه ماده مفيد با قطع نظر از خواستهها و انگيزههاى انسانى كه درباره آنها مؤثر ميشود ، نه خوبند و نه بد . بعبارت ديگر فرزندانى كه نصيب آدميان ميگردند ، رابطه آنان با پدران و مادران بدانجهت كه موجوداتى هستند جاندار و داراى مختصات فراوان جسمانى و روانى ،
نه خوبند و نه بد ، بلكه خوبى و بدى آنان بستگى دارد به اينكه پدران و مادران ،
تا چه اندازه و به چه كيفيت ميخواهند آنان را در مسير رشد قرار بدهند و به اصطلاح معمولى ميخواهند چه موجوداتى را بر جامعه تحويل بدهند . اگر زيبائى فرزندان و مطيع بودن و مساعدت آنان بر پدران ، موجب اشباع عواطف پدرى و مادرى و فرزندى ميگردد ، يك بهره بردارى طبيعى دنيوى است كه از احساس لذت ناشى ميشود . چنانكه احساس لذت از زيبا رويان و مناظر زيبا با قطع نظر از بدست آوردن واقعيات تكاملى از دريافت زيبائىها ، يك پديده طبيعى دنيوى است كه نميتوان آن را در منطقه ارزشهاى عالى قرار داد .
وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ اِلى ما مَتَّعْنا بِهِ اَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا
[ 62 ]
لِنَفْتِنَهُمْ فيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ اَبْقى 1 ( و چشمانت را به تماشاى زنهائى از آنان مگشاى كه مانند شكوفه حيات دنيوى هستند كه براى آنان وسيله بهرهبردارى قرار داديم تا با همان وسيله آزمايششان كنيم . ررق پروردگارت بهتر و پايدارتر است ) .
خلاصه مال و فرزندان و هر گونه نمودهاى مادى اين دنياى پهناور با اين بعد كه مطرح كرديم محصولاتى از كشتگاه اين دنيا هستند كه بنوبت خود ميتوانند بعنوان بذرهايى در اين زراعتگاه بزرگ پاشيده شوند ، يا مانند هوا و آب و مواد تغذيهاى در آيند و كاشته شدههاى ديگر را برويانند .