قيام هر فرد و جامعهاى بايد روبآن هدف و با آن عوامل باشد كه مربوط به آن فرد و جامعه است
يكى از آن پديدههاى اساسى و حياتى نوع انسانى قيام او است ،
براى وصول به هدفهايى كه ضرورت آن را تشخيص داده است . غالبا اصطلاح قيام در مباحث سياسى به حركتهاى هدفدار دسته جمعى گفته ميشود .
آنچه كه به اضافه خصوصيت دسته جمعى در قيامها وجود دارد ، گسيخته شدن از گذشته و تنظيم زندگى براى آينده است . اين مختص در قيام فردى نيز قابل
-----------
( 1 ) الفاتحه آيه 7
-----------
( 2 ) مريم آيه 58
[ 104 ]
تحقق است . در آيهاى از قرآن مجيد ، قيام فردى را هم متذكر شده است :
قُلْ اِنَّما اَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ اَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى 1 ( بگو به آنان : من شما را تنها بيك چيز پند ميدهم ، اينكه دو تا دو تا و يك يك براى خدا قيام كنيد ) قيام فردى عبارت است از گسيختن از گذشته نابخردانه و زندگى تبهكارانه و تكاپو در راه بدست آوردن « حيات معقول » و جبران خسارات زندگى گذشته .
همين معنا در مفهوم قيام اجتماعى هم وجود دارد ، يعنى هنگامى يك جامعه به رهبرى يك يا عدهاى از پيشتازان در صدد بر كندن ريشههاى نظام اجتماعى گذشته ، با در دست داشتن آرمانها و هدفهاى عالى ، بر ميآيند ،
چنين جامعهاى قيام نموده است .
امير المؤمنين عليه السلام اساسىترين روش قيام را گوشزد نموده ميفرمايد :
با آن واقعياتى كه بشما مربوط است ، قيام نماييد . بنابر اين يك قيام منطقى عبارت است از :
1 هدفهايى كه براى قيام منظور شده است ، بايد با در نظر گرفتن مجموع عوامل مربوط به جامعه بوده باشد . مقتضيات قيام دقيقا مشخص شود ،
موانع كاملا ارزيابى گردد .
2 آنانكه در صفهاى قيام كنندگان ، در رديف پيشتازان قرار گرفتهاند ،
با ارائه و ادعاى هدفهاى غير قابل تحقق و امكان ناپذير قيام كنندگان را فريب ندهند .
3 از مطرح كردن آنچه كه ارتباطى با شئون آن اجتماع ندارد ، بپرهيزند .
4 وسيلهها و هدفها از يكديگر تفكيك شوند و ابعاد و ارزشهاى متنوع از نظر ارتباط به هدف و هويت قيام و گردانندگان آن در هم و بر هم نگردند .
5 با وعدههايى دروغين به انسانهايى كه فقط با اطمينان به صدق و خلوص رهبران ، قيام كردهاند ، آنانرا نفريبند .
-----------
( 1 ) سبا آيه 46 .
[ 105 ]
6 ببهانه اينكه جامعه در حال قيام است ، جانهاى آدميان را از ارزش نيندازند .
7 رهبران قيام بايد بدانند كه موقعى قيام آنان از نتيجه منطقى برخوردار ميشود كه بتواند الگوئى براى قيام هر جامعهاى بوده باشد . اگر همه اين شرايط در يك قيام جمع شده باشد ، ولى قيام جنبه انتقامى محض داشته ، يا براى بدست آوردن سلطه و مقام شعلهور گردد و يا خودنمايى و عصيانگرى ناآگاهانهاى بوده باشد ، نتيجهاى جز ويران كردن گذشته و بىارزش بودن سيستم آينده نخواهد داد . آنچه كه بايد براى يك قيام منتج هدف بگيرد ، برقرار ساختن نظم حقيقى زندگى در مجراى « حيات معقول » است كه حكمت و مشيت الهى خواسته است . آيا احتمال نميدهيد كه بىاثر بودن يا كم اثر بودن صدها بلكه هزاران قيامهاى دسته جمعى در طول تاريخ معلول فقدان شرط اخير بوده است ؟
هنگاميكه هدفهاى پيشتازان قيامها را مورد دقت قرار بدهيم ، اگر كسى به اين نتيجه برسد كه عدهاى فراوان از آنان هدفى جز انتقام جوئى شخصى يا بدست آوردن سلطه و مقام نداشتهاند ، به فداكارىها و خونهايى كه از قيام كنندگان بر زمين ريخته شده است ، خون دل ميخورد . البته نميتوان انكار كرد كه رهبرانى پاكدل و با عظمت در براه انداختن قيام اندك نبودهاند ، ولى انتقام جويان و سلطه طلبان و خود خواهان هم اندك نبودهاند . اگر هم در قيام سلطه طلبان و خود خواهان و جويندگان انتقام شخصى اثر و نتيجهاى مثبت ديده شده است ، معلول تكاپوها و جانبازىها و شهادت شهدائى بوده است كه با نيت پاك و هدفگيرى صميمانه و انساندوستانه انجام گرفته است . اگر در قيامى كه ميكنيد شرايط فوق را مراعات نمائيد . 11 ، 12 فعلىّ ضامن لفلجكم آجلا ان لم تمنحوه عاجلا ( در اينصورت على وصول به هدف والا را اگر در اين زندگانى نمودار
[ 106 ]
نگردد ، در ابديت براى شما تضمين مينمايد )