ذی حقاند ، اما طبق مبانی حقوقی غير الهی ، حقوق فقط و فقط با فعاليت وتوليد و كار و صنعت ايجاد میشود . در ضمن سخنانم جملهای از علی ( ع ) نقل كردم مبنی بر رابطه غائی بينانسان و مواد غذايی عالم كه فرمود : " « لكل ذی رمق قوت ، و لكل حبةآكل » " . يك جمله هم از آن حضرت نقل میكنم در رابطه فاعلی حق و ذی حق. شخصی از شيعيان حضرت آمد و از فیء و غنائم مسلمين كه سربازهای اسلامیبا جانبازی به دست آورده بودند چيزی مطالبه كرد . حضرت در جواب فرمود: اين مال ، فیء مسلمين است ، اگر تو با آنها بودهای و مانند آنها رنجهاو تعبها تحمل كردهای میتوانی شريك باشی و حقی داشته باشی " « وإلا فجناهأيديهم لا تكون لغير أفواههم » " ( 1 ) و گرنه محصول دستها و بازوهایآنها مال دهانهای خودشان است نه مال دهانهای ديگران . يعنی هر بازويی كهزحمت میكشد و رنج میبرد و از يك راه مشروع چيزی به دست میآورد طبيعیاست كه مال دهان خودش است و تعلق به شخص خودش دارد ، معنی ندارد كهدستی و بازويی كار كند و چيزی را تحصيل كند و آنگاه دهان شخص ديگر با آنمحصول بجنبد . حق اجتماع حق در اسلام خيلی محترم است ، حقوق مردم فوق العاده احترام دارد ،عدالت فوق العاده مقدس است . خيانت در حقوق بالاخص حقوق عمومی از نظراسلام بالاترين خيانتهاست . علیپاورقی : . 1 نهج البلاغة ، خطبه . 223 |