به ذيحق واقعی خود میرساند ، اما جود و بخشش ، امور را و جريانها را ازمحل خودشان و مدارشان خارج میكند ، جود اين است كه آدمی از حق مسلم خودصرف نظر كند ، به ديگری كه ذيحق نيست جود كند ، پس جود اشياء را ازموضع خود خارج میكند .
عدل وضع نعمتی بر موضعش |
نی به هر بيخی كه باشد آبكش |
موضع رخ شه نهی ، ويرانی است |
موضع شه ، پيل هم نادانی است |
" « و العدل سائس عام ، و الجود عارض خاص » " ( 1 ) ديگر اينكهعدالت سائس و اداره كننده عموم است ، چيزی است كه پايه و مبنای زندگیعمومی و اساس مقررات است ، اما جود و بخشش يك حالت استثنايی استكه در موقع خاص كسی به كسی جود میكند و ايثار میكند . جود و ايثار را نمیتوان مبنای اصلی زندگی عمومی قرار داد و براساسآنها مقررات و قانون وضع و آن را اجرا كرد . اگر جود و احسان و ايثارتحت قانون و مقررات لازم الاجراء درآيد ، ديگر جود و احسان و ايثار نامندارد ، به اصطلاح از وجودش عدمش لازم میآيد . جود و ايثار وقتی جود وايثار است كه هيچ قانون و مقررات حتمی و لازم الاجراء نداشته باشد و آدمیصرفا به خاطر كرم و بزرگواری و گذشت و نوع دوستی و بلكه حيات دوستی جودكند . پس بنابراين عدل از جود افضل است . اين بود جواب علی مرتضی ( ع ) در مورد افضليت عدل از جود . هرگز يك انسانی كه تفكر اجتماعی ندارد و با مقياسهای فردی اندازهگيریمیكند اين طور جواب نمیدهد ، نمیگويد عدل از
پاورقی : . 1 نهج البلاغة ، حكمت . 429