تأثير دل در قضاوت عقل اگر عقل انسان آزاد باشد ، در امور آن طور قضاوت میكند كه در واقع ونفس الامر چنان است : خوب را خوب و بد را بد میبيند . اگر تحت تأثيرو نفوذ كانون خواهشهای دل باشد آن طور قضاوت میكند كه دل میخواهد ومیپسندد نه آن طوری كه حقيقت هست . عقل در ذات خود قاضی عادلی است ،ولی بايد استقلال اين قوه قضايی محترم باشد ، قوه مجريه يعنی ميلها وخواهشها و تصميم و ارادهها او را دست نشانده خود قرار ندهد ، اگر دستنشانده شد انتظار عدالت از او نمی رود . از سخنان مولای متقيان علی ( ع ) است ، میفرمايد : " « من عشق شيئا أعشی بصره ، و أمرض قلبه » " ( 1 ) . يعنی هر كس كه به چيزی عشق بورزد و خواهش دلش نسبت به آن چيز طغيانكند ، آن عشق موجب شبكوری او میشود و روحش را مريض میكند . مقصود ازاين شبكوری اين است كه در تاريكيهای حوادث كه احتياج به هدايت وروشنايی عقل و منطق است ديگر نمی بيند . حب و بغض و دوستی و دشمنی درطرز قضاوت مؤثر است . شاعر میگويد :
پاورقی : . 1 نهج البلاغه ، خطبه . 108 |