موجود خطرناك و به شكل يك رقيب برای موجوديت خود دانسته ؟ ! يابرعكس ، در كمال صميميت و شجاعت و اطمينان به خود به علم توصيه كرده وتشويق نموده است ؟ قسمت دوم اين است كه نظر علم درباره اسلام چيست ؟چهارده قرن از ظهور اسلام و نزول قرآن میگذرد . در همه اين چهارده قرن ، علم در حال تطور و تكامل و پيشرفت بوده .مخصوصا در سه چهار قرن اخير ترقی علم به صورت جهش درآمد . حالا ببينيمعلم پس از اين همه توفيق و تطور و تكامل كه نصيبش شده درباره معارف واعتقاديات اسلام و همچنين درباره دستورهای عملی و اخلاقی و اجتماعی اسلامچه نظر میدهد ؟ آيا اينها را به رسميت میشناسد يا نمیشناسد ؟ آيا براعتبار آنها افزوده يا از اعتبار آنها كاسته است ؟ هر يك از اين سه قسمت در خور بحث و تحقيق است . بحث امروز ما فقطدرباره يكی از اينهاست ، يعنی پيرامون نظر اسلام درباره علم است . توصيه به علم در اسلام در اينكه در اسلام راجع به علم تأكيد و توصيه شده و در كمتر موضوعی وشايد نسبت به هيچ موضوعی اينقدر توصيه و تأكيد نشده بحثی نيست .از قديمترين زمانی كه كتب اسلامی تدوين شده در رديف ساير دستورهایاسلامی ، از قبيل نماز و روزه و حج و جهاد و امر به معروف و نهی از منكر، بابی هم تحت عنوان " باب وجوب |