به انسان عقل و اراده و اختيار داده شده و عقل و اختيار است كه وسعتدايره عمل او را زياد كرده . نقش عقل و اختيار در دو مرحلهای شدن حق انسان نظام زندگی انسان با زندگی ساير جانداران فرق دارد . آنها به حكم غريزهزندگی میكنند ، فرزند زمين بودن كافی است كه حق آنها را مسلم كند . اماانسان عقل و اراده دارد و با نيروی تكليف و عقل و اراده بايد كار كند ،لهذا تا تكليف خود را انجام ندهد نمیتواند از حق خدادادی خود استفادهكند . بلی ، تا مرحله مرحله غريزه است و تكليفی در كار نيست حق همثابت و مسلم است . طفل بر پستان مادر بدون ضمانت هيچ تكليفی حق دارد وشير پستان حق اوست ، اما آنگاه كه انسان میخواهد از پستان مادر زمين شيربخورد شير به آن آمادگی نيست ، بايد با عمل و عمران و احياء و فعاليت ،آن را آماده كند ، لذا در مقابل حقی كه برعهده مادر زمين دارد ، يكمسؤوليتی هم در برابر او دارد ، بلكه میتوان گفت يك حقی هم اين مادريعنی زمين برعهده او دارد و آن اينكه زمين را آباد كند و عمران نمايد .حق زمين بر انسان علی ( ع ) در همان روزهای اول خلافت جملهای فرمود به مردم : " « إنكممسؤولون حتی عن البقاع و البهائم ، » " ( 1 ) شما مسؤوليت داريد وپاورقی : . 1 نهج البلاغة ، خطبه . 166 |