در عصرهای اخير هم كم و بيش بودهاند دادهاند عينا شبيه جوابهايی است كهعلمای عدليه به آن دسته ديگر كه خوب است آنها را شكاكان و سوفسطايياندينی بخوانيم دادهاند . وارد تفصيل اين مبحث نمیشوم . جنگ جمود و روشن انديشی ديديم كه جريان عدليه و غير عدليه ، جنگ بين جمود و ركود فكری و بينروشن بينی و روشن انديشی و تعقل بود . متأسفانه جمود و ركود و تاريكانديشی فايق آمد و از اين راه خسارتها بر عالم اسلام وارد شد ، نه خسارتمادی بلكه خسارت معنوی . در آدمی حسی هست كه گاهی به خيال خود میخواهد در برابر امور دينی زيادخضوع كند ، آن وقت به صورتی خضوع میكند كه بر خلاف اجازه خود دين است ،يعنی چراغ عقل را دور مياندازد و در نتيجه راه دين را هم گم میكند . ازرسول اكرم روايت شده : " « قصم ظهری رجلان : جاهل متنسك و عالم متهتك»" يا " « قطع ظهری اثنان : جاهل متنسك ، و عالم متهتك » " ( دونفر پشت مرا و پشت دين مرا شكستند : نادان متعصب و زاهد ، و ديگر عالملا ابالی ) . در حديث است : خداوند دو حجت دارد : يكی حجت باطن ، ديگر حجت ظاهر. حجت باطن ، عقل است و حجت ظاهر ، پيغمبران .پاورقی : . 1 رك : بحار اعنوار ، ج 2 ، ص 106 و . 111 |