جهان نزديك میكند . مطابق اين بيان و اين طرز فكر ، حيات و زندگی در هر جا كه پيدا شود ،در هر مادهای كه پيدا شود ، طبق هر شرايط و قانونی كه پيدا شود ، خواهابتداء به طور خلق الساعه پيدا شود و خواه از طريق تدريج و تكامل ، خواهزندهای از زنده ديگر مشتق شده باشد و يا شرايط حيات به طور ديگر فراهمشده باشد ، خواه فراهم كننده شرايط حيات و زندگی بشر باشد اگر روزی بشرقادر شد كه شرايط حيات را به طور تكميل فراهم كند و يا فراهم كنندهشرايط ماده حياتی بشر نباشد ، پيش آمدهای خاص باشد ، در همه اين صور واحوال ، حيات و زندگی فيض خدا و نور خداست . نوری است كه بعد ازفراهم شدن شرايط و استعداد ، بر ماده افاضه میشود . مسأله آغاز حيات چون بعضی از مردم هميشه میخواهند خدا را در ميان مجهولات خود جستجوكنند نه در ميان معلومات خود و خطری بزرگتر از اين برای توحيد وجودندارد عدهای بی خبر و بی تحقيق ، در رابطه حيات و خداشناسی دنبال مسألهآغاز حيات و ابتدای حيات میروند كه چگونه شد كه از اول حيات در رویزمين پيدا شد . چون از طرفی علم به ما میگويد كه منشأ هر جانداری يكجاندار ديگر است و تاكنون ديده نشده كه جانداری و لو يك سلول از مادهبيجان پيدا شده باشد ، و از طرف ديگر باز علم شهادت میدهد كه روزگارهايی بر زمين ما گذشته كه جانداری در آن وجود نداشته و نمی توانستهوجود داشته باشد ، زيرا به عقيده علمای |