رزاقيت اوست كه روزی و روزی خور ، رزق و مرزوق را عاشق يكديگر كرده ودر پی يكديگر برانگيخته است . نبايد گفت فكر در اين موضوعات دخالت دركار خداوند است ، زيرا ما وقتی میتوانيم در كار خدا دخالت كنيم كهبتوانيم به جای او خالق اين نظامات و خالق اين عالم باشيم ، يا بتوانيمنظامات عالم را از پيش خود به هم بزنيم و قواعد و سنن ديگری به جایاينها برقرار كنيم يعنی همان كاری كه ناشدنی است و عقلا محال است . اماما كه به حكم رزاقيت او علاقمند به روزی آفريده شدهايم ، به فرمان او درما جهازات مختلف روزی خوری پيدا شده ، به فرمان او در ما عقل و انديشهو علاقه به انديشيدن پيدا شده ، به فرمان دين او حفظ حقوق خود و احترام بهحقوق ديگران بر ما فرض شده ، نه تنها در كار خدا دخالت نكردهايم بلكهمجری و مطيع مشيت او هستيم ، اگر فكر نكنيم و اگر تلاش نكنيم و حالتركود و سكون و موت به خود بگيريم ، بيشتر از اطاعت فرمان خدا دوريم .خداوند متعال هم خالق است و هم رزاق . خالق است يعنی او به وجودآورنده موجودات است ، اگر اراده و مشيت او نبود هيچ چيزی موجود نمیشد. رازق است يعنی موجودات را طوری آفريده كه احتياج به رزق دارند آنهاهستند كه طوری خلق شدهاند كه بايد از يك موجود ديگر تغذی كنند تابتوانند باقی بمانند ، يعنی آن موجود ديگر را به شكلی و ترتيبی جزء وجودخود بكنند و در خود تحليل ببرند . و باز ممكن است يك موجودی ديگر بهشكلی ديگر و ترتيبی ديگر اين موجود رزق خود را رزق خود قرار دهد و در خودتحليل ببرد . صف روزيها وصف روزی خورها از هم جدا نيست . هر |