آيا ستارگان هستند كه سرنوشت انسانها را ميسازند ؟
نكوهش مكن چرخ نيلوفرى را
برون كن ز سر باد خيرهسرى را
برى دان ز افعال چرخ برين را
نكوهش نشايد ز دانش برى را
چو تو خود كنى اختر خويش را بد
مدار از فلك چشم نيك اخترى را
ناصر خسرو
چرخ از تو هزار بار بيچارهتر است
كانانكه مدبرند سرگردانند
تاريخ استناد سرنوشت بشرى و حوادث زندگى به ستارگان به درستى معلوم نيست ، ولى اين مقدار مسلم است كه در قرون و اعصار گذشته استناد
[ 228 ]
مزبور بسيار شيوع داشته است ، مخصوصا يكى از انگيزههاى ترويج علم نجوم كه از طرف قدرتمندان و سلاطين انجام ميگرفت ، براى دانستن رويدادها و حوادث مربوط به خودشان بود كه رفتارها و فعاليتهايشان را طبق احكام نجومى چنان قرار بدهند كه همواره پيروز شوند پيش از بيان بطلان « علم احكام نجومى » يك تقسيم بندى درباره كتابهاى نجومى كه در كتاب تاريخ نجوم اسلامى ( علم الفلك ) كه بوسيله دانشمند محترم آقاى احمد آرام ترجمه شده است ،
متذكر ميشويم البته اين تقسيم بر كتابهاى نجومى عربى است : « اما كتابهاى نجومى عربى را ميتوان به چهار دسته تقسيم كرد : دسته اول كتابهاى ابتدائى است كه عنوان مدخل علم هيئت دارد و اصول و مبادى اين علم به صورت اجمالى و بدون ذكر دليل در آنها آمده است و به كتابهاى هيئت زمان حاضر شباهت دارد . و از اين دسته كتاب احمد بن محمد بن كثير ( قصير ) فرغانى است [ نام كتاب اين شخص « كتاب فى علم النجوم و اصول الحركات السماويه يا الفصول الثلثين يا كتاب علل الافلاك است ] و كتاب تذكرة النصيريه فى الهيئة تأليف نصير الدين طوسى و الملخص فى الهيئة تأليف چغمينى و تشريح الافلاك بهاء الدين محمد بن الحسين ( شيخ بهائى ) دسته دوم كتابهاى مطول است كه تمام علم هيئت در آنها مورد بحث قرار گرفته و هر چه در آنها آمده با دلائل هندسى به اثبات رسيده است و نيز همه جداول عددى كه در كارهاى نجومى مورد نياز است در آنها وجود دارد . از ميان اين كتابها كه بر روش كتاب مجسطى بطلميوس نوشته شده كتابهاى ذيل را ميتوان نام برد : المجسطى تأليف ابو الوفاء بوزجانى متوفى به سال 388 ه ق 998 م و القانون المسعودى تأليف ابو ريحان بيرونى متوفى به سال 440 1048 و تحرير المجسطى تأليف نصير الدين طوسى متوفى به سال 672 1274 و نهاية الادراك فى دراية الافلاك تأليف قطب الدين محمود بن مسعود شيرازى متوفى به سال 710 1311 و جز اينها . نيز از اين دسته است كتاب اصلاح المجسطى تأليف جابر بن افلح اشبيلى متوفى در حدود
[ 229 ]
سال 540 1145 جز اينكه جداول را ندارد . دسته سوم كتابهائى است كه تنها براى رفع نياز حسابگران و رصدكنندگان تأليف شده و به نام « ازياج » يا « زيجات » يا زيجه ناميده ميشود . . . از آنجمله است الزيج الصابى تأليف محمد بن جابر سنان البتانى كه در سه جلد در رم بچاپ رسيده و كتابهاى متعدد ديگر . دسته چهارم كتابهائى است كه در موضوعات خاص همچون تقاويم و مصنفاتى است در ساختن و به كار بردن آلات نجومى يا در وصف صور فلكى و تعيين مواضع ستارگان آنها بر حسب طول و عرض و از اين نوع است كتاب جامع المبادى و الغايات تأليف ابو على الحسن المراكشى كه متضمن توصيف آلات رصدى است و نيمه اول آن به فرانسه ترجمه شده و كتاب الكواكب و الصور تأليف ابو الحسين عبد الرحمان بن عمر صوفى متوفى به سال 374 986 كه آن نيز به زبان فرانسه ترجمه شده است » [ 1 ] . و بهرحال تحقيق بسيار دامنهدارى براى بدست آوردن چگونگى تأثيرات ستارگان در رويدادهاى زندگى و علل آن كه از حوصله اين مبحث ما خارج است ، صورت گرفته است . لذا مىپردازيم به نظر مكتب اسلام درباره علم نجوم :