و هر عالمى غير از او فرا گيرنده و محتاج به آموزش است
براى هيچ موجودى اگر چه در حد اعلاى رشد و كمال بوده باشد ، علم
[ 57 ]
ذاتى وجود ندارد ، علم ذاتى و فعلى بدون سابقه آموزش و فراگيرى از آن خداوند است و بس . علم الهى كه از صفات كمال او است ، نه مسبوق به جهل است و نيازمند آموزش و نه نسبيت و محدوديت آنرا فرا گرفته است . در صورتيكه علمى كه نصيب انسان ميگردد ، مسبوق به جهل است ، چه از آنجهت كه جهل انسانى قضيه سالبه به انتفاء موضوع بوده است ، يعنى انسان يك موجود حادث است و حدوث وجودش موجب حدوث علم او است و او نميتواند به اصول و مبادى ما قبل وجود خود علم پيدا كند ، حتى پس از بوجود آمدنش هر علمى كه درباره آن اصول و مبادى بدست ميآورد ، با قطع نظر از اطلاعاتى كه پيشوايان الهى در دسترس او گذاشتهاند بيش از مقدارى مقايسهها و تشبيهات نشئه طبيعتى كه در آن زندگى مىكند ، با آن اصول و مبادى چيز ديگرى نخواهد بود . استعداد و داشتن مقدارى معلومات فطرى و حتى بهرهبردارى از وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها در فطرت اوليه ، باز مربوط به عنايت الهى و تعليم او است چنانكه از كلمه علم صريحا بر ميآيد . اما نسبيت و محدوديت علمهائى كه انسانها بدست ميآورند ، بقدرى واضح و روشن است كه هيچ جائى براى بحث و گفتگو نمى گذارد . اگر كسى فراغت مناسبى داشته باشد و با حوصله و تحمل رنج مطالعه و دقت در آثار همه فلاسفه و متفكران بشرى را آغاز تاريخ معرفت تاكنون ،
به استقراء و پىگيرى بپردازد ، اعتراف همه آنان را به نسبيت و محدوديت دانش و بينش خود خواهد ديد . و خواهد ديد كه روشنترين دليل بر جهل و حماقت يك فرد از انسان ، اينست كه بگويد : علم من مطلق است و من هيچ ابهام و تاريكى درباره خود و جهان هستى ندارم . و اگر در موردى به چنين عباراتى برخورديد و يا به عباراتى برخورديد كه شبيه باين مضامين را در بردارد ،
حتما بدانيد آن عبارات را در لحظاتى گفته است كه به بيمارى علمى مبتلا بوده است ، چنانكه بعضى از شعرا ، نيز گاهى و در بعضى از لحظات زندگى به بيمارى شعرى مبتلا ميشوند . مانند آن شاعر كه ميگويد :
[ 58 ]
آنقدر بار كدورت به دلم آمده جمع
كه اگر پايم از اين پيچ و خم آيد بيرون
لنگ لنگان در دروازه هستى گيرم
نگذارم كه كسى از عدم آيد بيرون
در اين موارد فورا قلم بدست بگيريد و در پاورقى و اگر پاورقى جاى سفيد نداشته باشد ، در حاشيه و اگر در حاشيه هم جاى سفيدى نباشد ، در پشت جلد همان كتاب [ كه سابقا تاريخ ولادت نور چشمىها را مينوشتند و يا تاريخ خريد كتاب را در آنجا ثبت ميكردند ] با خط خوانا بنويسيد : « خدا همه بيماران را شفا عنايت فرمايد » و احتياطا آمين اين دعا را هم در همانجا فراموش نكنيد مسائل مربوط به علم خداوندى در مجلدات پيشين مشروحا مطرح شده است .