چه خطاها و معصيتهائى را كه بدون توجه به آنها يا با بىاعتنائى به پليديهاى آنها مرتكب ميشويم و نميدانيم
مقدارى از خطاهائى را كه بدون توجه به خطا بودن آنها مرتكب ميشويم و يا خطا بودن آنها را ميدانيم ، ولى پليديهاى آنها را نميدانيم در مواقعى است كه با يك عده استشهاد و استدلالهاى بيمورد خود را فريب ميدهيم ،
اين خودفريبىها بجهت تكرار و اصرار بآنها تدريجا قبح و زشتى خود را از دست ميدهند و در نتيجه بدون اينكه از زشتى و پليدى آن خطاها كاسته شود ،
آنها را مرتكب ميشويم و نميدانيم كه چه گناهانى را انجام دادهايم و با خيال راحت هيچ توجهى بآنچه را كه انجام دادهايم ، نميكنيم . بهمين جهت است كه خداوند در آيه شريفه دستور به بندگان ميدهد كه بگويند :
رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا أَنْ نَسينا أَوْ أَخْطَأْنا . . . 1 ( اى پروردگار ما ، ما را
-----------
( 1 ) البقره آيه 287 .
[ 218 ]
درباره آنچه كه فراموش كرديم ، يا به خطا افتاديم ، ما را مؤاخذه مفرما ) .
بنابر اين ، اعتراضى كه در اين مورد بنظر ميرسد كه در صورت جهل به تكليف قدرت به انجام آن وجود ندارد ، پس تكليف منتفى ميگردد ، مردود ميشود كه مسامحه در دريافت و انجام تكليف و همچنين فراموشىهاى مستند به سهلانگارى درباره تكليف ، اگرچه موجب جهل به تكليف است ، ولى اين يك جهل تقصيرى است ، نه قصورى و جهل تقصيرى تكليف و عواقب ناگوار آنرا منتفى نميسازد . از همين قسم است آنانكه در اين دنيا زشتىها و معاصى را مرتكب ميشوند و نه تنها زشتى و معصيت بودن آنها را نميدانند ،
بلكه آنها را خوب و شايسته هم تلقى مينمايند قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِاْلأَخْسَرينَ أَعْمالاً . اَلَّذينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِى الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً 1 ( بآنان بگو : آيا بشما خبر بدهم حال كسانى را كه اعمال آنها در خسارت افتاده است ؟ آنان كسانى هستند كه كوششهايشان در زندگانى دنيا پوچ و گمراه شده است و آنان گمان ميكنند كه كار خوبى انجام ميدهند )