آنچه كه پيش خواهد آمد با يكى از دو حالت خواهد بود
از مطالب گذشته روشن شد كه آن سرنوشت نهائى را كه بعنوان نتايج اعمال انسانى در آن كيفيت زندگى كه پيش گرفته بود خواهد ديد ، يا رستگارى و نجات و وصول به آرمانهاى اعلاى روح است و يا شقاوت و محروميت از آرمانهاى
[ 18 ]
اعلاى روحى است كه رحمت و لطف بى پايان خداوندى است . اين تقسيم در قرآن مجيد درباره سرنوشت نهائى آدمى بطور فراوان آمده است . و چنانكه اشاره كرديم منشاء اصلى اين تقسيم اعمال خود انسان و انتخابى است كه در كيفيت زندگى داشته است . نتايجى كه از انتخاب كيفيت زندگى گريبانگير شخصيت انسانى خواهد گشت ، مطابق قوانينى است كه خداوند متعال در عالم هستى بجريان انداخته است ، بدين جهت است كه در آيات قرآنى و منابع حديثى نتايج انتخاب كيفيت زندگى بخدا نسبت داده شده است ،
يعنى ترتب نتايج انتخاب بر انتخابى كه بشر در اين دنيا انجام داده است ،
طبق قانون الهى است . مسئلهاى ديگر در اين مبحث وجود دارد كه تذكر بآن لازم است . و آن مسئله عبارتست از عاقبت و سرنوشت زندگى انسانهائى كه نتوانستهاند قدرت و آگاهى لازم به انجام تكاليف الهى را در اين دنيا بدست بياورند . و اين قسم از مردم ، مستضعفين نيز ناميده مىشوند . اين گروه از انسانها كه در اين دنيا بجهت انواعى از ناتوانىها مورد مسئوليت و توجه تكليف نبودهاند ، چنانكه از بعضى از آيات قرآنى و احاديث مربوط برمىآيد ، و بحكم بديهى عقل درباره عدالت مطلق خداوندى ، نه در رديف رستگاران قرار مىگيرند كه در اين دنيا عمر خود را در اطاعت از فرمان عقل سليم و وجدان پاك و دستورات الهى سپرى نمودهاند و نه در رديف اشقياء و تبهكارانى كه زندگى خود را در اختيار غرايز حيوانى و اغواهاى شيطانى قرار دادهاند . عدل مطلق و حكمت بالغه خداوند اقتضا مىكند كه براى قرار گرفتن اين گروه در يكى از دو گروه سعداء و يا اشقياء پس از عبور از جهان طبيعت كه در آن ميدانى براى عمل اختيارى نداشتهاند . قدرت و آگاهى لازم به آنان عنايت فرمايد و آنان را در مجراى آزمايش و تصفيه قرار بدهد .
در جمله آخر كه امير المؤمنين ميفرمايد :
« ما تحرزون به انفسكم غدا » ( از جهانى كه در آن زندگى مىكنيد توشهاى
[ 19 ]
برداريد كه فردا نفس خود را با آن احراز كنيد ) .
اين حقيقت با كمال صراحت گوشزد شده است كه عناصر پايدار و اركان جاويد شخصيت انسانى در ابديت ، از همين زندگى پىريزى مىشود و آن شخصيتى كه انسان در ابديت با آن روياروى خواهد گشت ، همانست كه در اين دنيا پىريزى شده است و اين حقيقتى است كه آيات قرآنى در موارد متعدد و روايات معتبر و همچنين دلايل صريح عقلى آن را تأييد مينمايد . 20 ، 21 ، 22 ، 23 ، 24 ، 25 ، 26 ، 27 ، 28 فاتّقى عبد ربّه ، نصح نفسه و قدّم توبته و غلب شهوته فأنّ اجله مستور عنه و امّله خادع له و الشّيطان موكّل به يزيّن له المعصية ليركبها و يمنّيه التّوبة ليسوّفها ( آن بندهاى كه خيرخواه خويشتن گشت و توبه و بازگشت بسوى خدايش را پيش انداخت و به شهوت خود پيروز گشت ، تقوى به پروردگارش ورزيد .
زيرا اجل آدمى از او پوشيده است و آرزويش فريبنده او است و شيطان به اغوايش آماده و معصيت را بر او مىآرايد تا مرتكبش شود و او را بر آرزوى توبه قانع مىسازد تا به تأخيرش بياندازد ) .