ترجمه خطبه هفتادم
در سحرگاه روزى كه ضربت شهادت بر تارك مباركش زده شد ، فرموده است 1 نشسته بودم كه چشمم اختيار از دستم ربود و در رؤيا فرو رفتم 2 رسول خدا بر من ظاهر گشت 3 و عرض كردم : اى پيامبر خدا ، از امت تو چه كجىها و خصومت و لجاجتها ديدهام 4 پيامبر فرمود : بر آنان نفرين كن 5 گفتم : خداوندا ، بهتر از آنان را بجاى آنان بمن عنايت فرما 6 و براى آنان بجاى من شرى را جانشين بساز 7 شريف رضى گفته است : مقصود امير المؤمنين ( ع ) از « اود » كجى 8 و از « لد » خصومت است . و اين از فصيحترين سخنان است 9 .
[ 131 ]