مانع شود يا معلق كند " ، هنگامی كه الكساندر پادشاه يونان را در پاييز1920 ميمون دستآموزی گاز گرفت و درگذشت ، اين تصادف سلسله حوادثیبهبار آورد كه سروينستن چرچيل را بر آن داشت تا اظهار دارد كه " دويستو پنجاه هزار تن از گزش ميمون مردند " ، يا تروتسكی در حين شكار اردكمبتلا به تب میشود و در لحظه مبارزهاش با زينويف ، كامنف و استالين درپاييز 1923 بستری میگردد و مینويسد : شخص میتواند انقلاب يا جنگی راپيش بينی كند ، اما پيش بينی عواقب شكار پاييزی اردكهای وحشی ناممكناست " ( 1 ) . در جهان اسلام ، داستان شكست مروان بن محمد آخرين خليفه اموی شاهد خوبیاست برای دخالت تصادف در سرنوشت تاريخ . مروان در آخرين جنگ باعباسيها در ميدان نبرد دچار فشار ادرار شد و به كناری رفت . تصادفا يكیاز افراد دشمن كه از آنجا میگذشت او را ديد و كشت . شهرت كشته شدنشبه ميان سپاهيانش پيچيد . چون قبلا چنين حادثهای پيش بينی نشده بودولوله در ميان سپاهيان افتاد و فرار كردند و دولت بنیاميه منقرض شد .آنجا بود كه گفته شد : " ذهبت الدولة ببولة " . ادوارد هالت كار پس از توضيحی درباره اينكه هر تصادف نتيجه يك رشتهعلی و معلولی است كه يك رشته علی و معلولی ديگر را قطع میكند نه آنكهحادثهای بدون علت رخ دهد ، میگويد : " چگونه میتوان توالی منطقی علت و معلول را در تاريخ كشف كرد ومبنايی برای تاريخ قائل شد در حالی كه توالی ما هر آن پاورقی : . 1 تاريخ چيست ؟ ترجمه حسن كامشاد ، ص 144 و . 145 |