« تعالوا الی كلمة سواء بيننا و بينكم أن لا نعبد الا الله و لا نشرك بهشيئا و لا يتخذ بعضنا بعضا أربابا من دون الله »( 1 ) . اما سخن در اين است كه آيا پيغمبران كار خود را از درون آغاز میكننديا از بيرون ؟ آيا اول دست به انقلاب درونی از راه توليد عقيده و ايمانو شور معنوی میزنند و مردمی را كه انقلاب توحيدی فكری احساسی عاطفیيافتهاند برای توحيد اجتماعی و اصلاح اجتماعی و برقراری عدل و اقامه قسطمیشورانند ، يا اول با فشار آوردن روی اهرمهای مادی يعنی توجه دادن بهمحروميتها و مغبونيتها و استضعاف شدگيها مردم را به حركت میآورند وشرك اجتماعی و تبعيض اجتماعی را از ميان میبرند آنگاه در جستجوی ايمانو عقيده و اخلاق برمیآيند ؟ اندك مطالعه و توجهی به روش پيامبران و اوليای خدا نشان میدهد كهپيامبران برخلاف مصلحان و يا مدعيان اصلاح بشری از فكر و عقيده و ايمان وشور معنوی و عشق الهی و تذكر به مبدأ و معاد آغاز میكنند . ترتيب سورههاو آيههای نازل شده قرآن كه از چه مسائلی شروع شده و همچنين مطالعه سيرهرسول اكرم كه در سيزده سال مكه به چه مسائلی پرداخت و در ده سال مدينهبه چه مسائلی پرداخت ، كاملا روشنگر مطلب است . خامسا : اينكه مخالفان پيامبران منطق محافظهكارانه داشتهاند امری طبيعیاست . البته اگر از قرآن استنباط میشد كه پاورقی : . 1 آل عمران / . 64 |