دو گروه كافر و مؤمن را به وجود آورده است ، استضعافگری خاستگاه شرك و كفر و نفاق و فسق و فساد است و استضعاف شدگی خاستگاه ايمان ، توحيد ، صلاح ، اصلاح و تقواست . برای اينكه اين تطابق روشن شود كافی است آيات سوره اعراف را از آيه پنجاه و نهم كه با جمله " « لقد أرسلنا نوحا الی قومه »" آغاز میشود تا آيه يكصدو سیوهفتم كه با جمله " « و دمرنا ما كان يصنع فرعون و قومه و ما كانوا يعرشون »" پايان میيابد و مجموعا چهل آيه است مورد مطالعه قرار دهيم . در اين چهل آيه داستانهای ، نوح ، هود ، صالح ، لوط ، شعيب و موسی به طور مختصر طرح شده و در همه اين داستانها ( به استثنای داستان لوط ) مشاهده میشود كه طبقهای كه به پيامبران گرويدهاند ، مستضعفاناند و طبقهای كه به مخالفت برخاسته و كفر ورزيدهاند ، ملا و مستكبراناند ( 1 ) . اين تطابق هيچ دليل و توجيهی ندارد جز وجدان طبقاتی كه لازمه ماديت تاريخی است و هم مستلزم آن است . پس در حقيقت از نظر قرآن جبههگيری ايمان و كفر در برابر يكديگر ، انعكاسی از جبههگيری استضعافشدگی و استضعافگری در برابر يكديگر است . قرآن تصريح میكند كه " داشتن " ، يعنی دارايی و مالكيت كه قرآن از آن به " غنا " تعبير میكند ، مايه طغيان و سركشی است ، پاورقی : |