. 6 از همه روشنتر جهتگيری قرآن در مبارزه ميان مستضعفان و مستكبراناست كه پيروزی نهايی را در نبرد اين دو گروه - همان طور كه ماترياليسمتاريخی براساس منطق ديالكتيك نويد میدهد - از آن مستضعفان میداند .قرآن در اين جهتگيری ، در حقيقت ، جهت سير ضروری و جبری تاريخ راارائه میدهد كه طبقهای كه بالذات خصلت انقلابی دارد ، در مبارزه پيگيرخود با طبقهای كه با لذات و به حكم موضع طبقاتی خود خصلتارتجاعی و كهنهگرايی دارد پيروز میشود و وارث زمين میگردد : « و نريد أن نمن علی الذين استضعفوا فی الارض و نجعلهم أئمة و نجعلهمالوارثين »( 1 ) . اراده ما بر اين است كه بر مستضعفان تاريخ منت نهيم و آنان را پيشواو وارثان زمين قرار دهيم . همچنين است آيه 137 از سوره اعراف : « و أورثنا القوم الذين كانوا يستضعفون مشارق الارض و مغاربها التیباركنا فيها و تمت كلمة ربك الحسنی علی بنیاسرائيل بما صبروا و دمرناما كان يصنع فرعون و قومه و ماكانوا يعرشون ». كران تا كران سرزمين پربركت موعود را به وراثت به مردمی كه استضعافمیشدند داديم . وعده خدا درباره بنیاسرائيل به موجب اينكه شكيبايی نشاندادند تمام و كمال تحقق يافت و آنچه را فرعون و مردمش كرده بودند وآنچه را ساخته و پرداخته بودند نيست و نابود كرديم . اين برداشت قرآنی - كه تاريخ در جهت پيروزی محرومان پاورقی : . 1 قصص / . 5 |