به معروف فرمان میدهند و از منكر باز میدارند . پايان كارها از آنخداست . در اين آيه میبينيم اجازه جهاد و دفاع را با اشاره به حقوق از دسترفته مجاهدين آغاز میكند ، اما در عين حال ، فلسفه اصلی دفاع را امریبالاتر و ارزشی اصولیتر از حقوق از دست رفته عدهای ذكر میكند ، و آناينكه اگر دفاع و جهاد در كار نباشد و اگر اهل ايمان دست روی دستبگذارند ، معابد و مساجد كه قلب پرطپش حيات معنوی جامعه است آسيبمیبيند و از كار میايستد . در سوره نساء میفرمايد : « لا يحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم »( 1 ) . خداوند فرياد به بدگويی را دوست نمیدارد مگر از كسی كه مظلوم واقع شدهاست . بديهی است كه اين نوعی تشويق به قيام مظلوم است . در سوره شعرا پساز نكوهش شعرا و روحيههای خيالبافانه آنها میگويد : « الا الذين آمنوا و عملوا الصالحات و ذكروا الله كثيرا و انتصروا منبعد ما ظلموا »( 2 ) . مگر آنان كه ايمان آورده و شايسته عمل كنند و خدا را فراوان ياد كنند وپس از آنكه مظلوم واقع شدند ( با شعر ) انتقام خويش از ستمگر بگيرند .ولی در قرآن و سنت در عين اينكه زير بار ظلم رفتن از بدترين گناهاناست و احقاق حقوق يك وظيفه است ، باز همه اينها پاورقی : . 1 نساء / . 148 . 2 شعرا / . 227 |