عامل مستقلی برای پارهای حركتها - چه در سطح وجود فرد و چه در سطح جامعه- به شمار میروند و از اين اهرمها برای حركت تاريخ میتوان استفاده كرد .بسياری از حركات تاريخ مستقلا از اين اهرمها ناشی شده و میشوند . مخصوصاحركات متعالی فردی و اجتماعی انسان مستقيما از اين نيروها سرچشمه میگيردو تعالی خود را از همين جهت كسب كرده است . نيروهای روانی احيانا نيروهای مادی بدنی را نه تنها در سطح فعاليتهایاختياری حتی در سطح فعاليتهای مكانيكی و شيميايی و زيستی تحت تأثير شديدخود قرار میدهد و آنها را در جهت خاص خود استخدام مینمايد . تأثيرتلقينات روانی در بهبود بيماريهای جسمی و تأثير خارقالعاده عملياتهيپنوتيزمی از اين قبيل و غيرقابل انكار است ( 1 ) . علم و ايمان ، خصوصا ايمان ، بالاخص آنجا كه اين دو نيروی روانیهماهنگ گردند ، نيرويی عظيم و كارآمد است و میتواند نقش زيرو رو كنندهو پيش برنده خارقالعا دهای در حركات تاريخی داشته باشد . اصالت روح و نيروهای روحی ، يكی از اركان " رئاليسم فلسفی " است (2 ) . پاورقی : . 1 برای اطلاع درباره اين گونه مسائل مطالعه كتاب تداوی روحی تأليفكاظمزاده ايرانشهر را توصيه میكنيم . . 2 رجوع شود به جلد اول و دوم اصول فلسفه و روش رئاليسم . |