از يك سلسله حوادث واقع نشده به قلم كسی كه حاضر نبوده " . از يكروزنامهنگا ر اين طنز نقل شده كه " واقعيات مقدساند اما عقيده آزاداست " . برخی ديگر در اين حد بدبين نيستند ، اما ترجيح دادهاند كه درتاريخ ، فلسفه شك را بپذيرند . كتاب تاريخ چيست از " پروفسور سرجرج كلارك " نقل میكند كه :" . . . معرفت گذشته پس از آنكه توسط يك يا چند مغز بشری تصفيه شده، به ما رسيده است ، بنابراين حاوی ذرات بسيط و جامد تغييرناپذير نيست. پژوهش در اين رشته بیپايان مینمايد و به همين جهت پارهای محققانناشكيبا به فلسفه شك پناه بردهاند يا دست كم به اين عقيده توسل جستهاندكه چون در تمام قضاوتهای تاريخی پای افراد و عقايد شخصی در ميان است ،اعتبار يكی به اندازه ديگری است و حقيقت تاريخی عينی وجود ندارد " ( 1) . حقيقت اين است كه هر چند نمیتوان به طور دربست حتی به نقلهای راويانموثق اعتماد كرد ، اما اولا تاريخ يك سلسله مسلميات دارد كه از نوعبديهيات در علوم ديگر به شمار میرود و همان مسلميات خود میتواند موردتجزيه و تحليل محقق قرار گيرد ، ثانيا محقق با نوعی اجتهاد میتواند صحتو عدم صحت برخی نقلها را در محل نقد قرار دهد و نتيجهگيری كند . امروزمیبينيم كه بسياری از مسائل كه در دورههايی شهرت زائدالوصفی پيداكردهاند ، پس از گذشت چند قرن ، محققان بیاعتباری آنها را مانند آفتاب پاورقی : . 1 تأليفای . اچ . كار ، ترجمه حسن كامشاد ، ص . 8 |