خواهد ساخت و مسلما به آنها پس از يك دوره بيم و ناامنی امنيت خواهدبخشيد - دشمنان را نابود خواهد ساخت - كه ديگر تنها مرا پرستش كنند وچيزی را شريك من - طاعت اجباری - قرار ندهند ) ( 1 ) ، و همچنين آنجاكه میفرمايد : " « ان الارض يرثها عبادی الصالحون » " ( 2 ) ( همانابندگان صالح و شايسته من وارث زمين خواهند شد " ( 3 ) . هم در آن كتاب تحت عنوان " مرز كشور اسلامی عقيده است نه حدودجغرافيايی يا قراردادی " ، میگويد : " اسلام اصل انشعابات قومی را از اينكه در تكوين " مجتمع " نقشمؤثر داشته باشد ملغی ساخت . عامل اصلی اين انشعابات دو چيز است : يكیزندگی ابتدايی قبيلهای كه براساس رابطه نسلی است و ديگر اختلاف منطقهجغرافيايی . اينها عاملهای اصلی انشعاب نوع انسانی به مليتها و قبيلههاو منشأ اختلاف زبانها و رنگهاست . همين دو عامل در مرحله بعد سببشدهاند كه هر قومی سرزمينی را به خود اختصاص دهند و نام ميهن روی آننهند و به دفاع از آن برخيزند . اين جهت اگر چه چيزی است كه طبيعت ، انسان را به سوی آن سوق دادهاست ، اما در آن چيزی وجود دارد كه بر ضد مقتضای فطرت انسانی است كهايجاب میكند نوع انسان به صورت يك " كل " و يك " واحد " زيستنمايند . قانون طبيعت براساس گردآوری پراكندهها و يگانه ساختن چندگانههاست و به اين پاورقی : . 1 در مباحث توحيد درباره اين آيه بحث شد . . 2 انبياء / . 105 . 3 ج / 4 ص . 106 |