ديدگاه قرآن از قطبی شدن جامعه ديدگاه دوقطبی است آن هم براساس مالكيتو استثمار يا به گونهای ديگر است ؟ به نظر میرسد استخراج لغات اجتماعیقرآن و تعيين نقطه نظر قرآن در مفهوم اين لغات بهترين راه و لااقل راهخوبی باشد برای به دست آوردن نظر قرآن . لغات اجتماعی قرآن دوگونه است : بعضی از لغات اجتماعی مربوط است بهيك پديده اجتماعی ، مثل : ملت ، شريعت ، شرعة ، منهاج ، سنت و امثالاينها . اين لغات از محل بحث ما خارج است . ولی يك عده لغات ديگرلغاتی است كه عنوان اجتماعی برای همه يا گروههايی از انسانها به شمارمیرود . اين لغات است كه وجهه نظر قرآن را میتواند مشخص كند . مانند :قوم ، امت ، ناس ، شعوب ، قبايل ، رسول ، نبی ، امام ، ولی ، مؤمن ،كافر ، منافق ، مشرك ، مذبذب ، مهاجر ، مجاهد ، صديق ، شهيد ، متقی ،صالح ، مصلح ، مفسد ، آمر به معروف ، ناهی از منكر ، عالم ، ناصح ، ظالم، خليفه ، ربانی ، ربی ، كاهن ، رهبان ، احبار ، جبار ، عالی ، مستعلی ،مستكبر ، مستضعف ، مسرف ، مترف ، طاغوت ، ملا ، ملوك ، غنی ، فقير ،مملوك ، مالك ، حر ، عبد ، رب و . . . البته لغاتی ديگر به ظاهر مشابه اينها هست مانند : مصلی ، مخلص ،صادق ، منفق ، مستغفر ، تائب ، عابد ، حامد و امثال اينها ، اما اينلغات صرفا به عنوان بيان يك سلسله " افعال " ذكر شده نه به عنوان يكسلسله گروهها . از اين رو در اين لغات احتمال اينكه بيانگر گروهها وتقسيمات و قطبهای اجتماعی باشند نمیرود . لازم است آياتی كه لغات دسته اول را ذكر كردهاند ، |