آن مكتب را مشخص میكند و به اعتبار آن عنوان آنها " ما " ی خاصمیگردند فیالمثل " سفيد پوستی " است ، هنگامی كه پيروان آن مكتبمیگويند " ما " يعنی گروه سفيد پوستان . يا تئوری ماركسيستی كه تئوریكارگری است پيروان خويش را با عنوان " كارگری " مشخص میكند و هويتآنها و مشخص آنها " كارگری " است ، " ما " ی آنها " ما " ی "كارگری " است : ما كارگران و زحمتكشان . مذهب مسيح هويت پيروان خودرا در پيروی از يك فرد مشخص میكند ، گويی پيروان كاری به راه و يا بهمقصد ندارند ، تمام هويت جمعی آنها اين است كه مسيح كجاست كه آنجاباشند . از جمله خصوصيات اسلام اين است كه هيچ عنوانی از قبيل عناوين نژادی ،طبقاتی ، شغلی ، محلی ، منطقهای و فردی برای معرفی مكتب خود و پيرواناين مكتب نپذيرفته است . پيروان اين مكتب با عناوين اعراب ، ساميها ،فقرا ، اغنيا ، مستضعفان ، سفيد پوستان ، سياه پوستان ، آسياييها ،شرقيها ، غربيها ، محمديها ، قرآنيها ، اهل قبله و غيره مشخص نمیشوند .هيچ كدام از عناوين مزبور ملاك " ما " وملاك وحدت و هويت واقعیپيروان اين مكتب به شمار نمیرود . آنجا كه پای هويت مكتب و هويتپيروان او به ميان میآيد همه آن عناوين محو و نابود میشود فقط يك چيزباقی میماند . چه چيزی ؟ يك " رابطه " ، رابطه ميان انسان و خدا ،يعنی اسلام ، تسليم خدا بودن . امت مسلمان چه امتی است ؟ امتی است كهتسليم خداست ، تسليم حقيقت است ، تسليم وحی و الهامی است كه از افقحقيقت برای راهنمايی بشر در قلب شايستهترين افراد طلوع كرده است . پس" ما " ی مسلمانان و هويت واقعی آنها |