روانشناسانه و برخی جامعه شناسانه و برخی فلسفی و انسان شناسانه است . نتايج نظريه ماترياليسم تاريخی به نوبه خود يك سلسله نتايج دارد كه دراستراتژی و مقصد عملی اجتماعی مؤثر است . ماترياليسم تاريخی يك مسألهفكری و نظری محض كه تأثيری در رفتار و انتخاب اجتماعی نداشته باشد ،نيست . اكنون ببينيم چه نتايجی میتوانيم بگيريم . . 1 اولين نتيجه به مسأله " شناخت " جامعه و تاريخ مربوط میشود .بنابر ماديت تاريخ ، بهترين و مطمئنترين راه برای تحليل و شناخت حوادثتاريخی و اجتماعی اين است كه بنيادهای اقتصادی آنها را مورد بررسی قراردهيم . بدون بنياد اقتصادی حوادث تاريخی ، شناخت دقيق و صحيح آنهاناميسر است ، زيرا فرض بر اين است كه همه تحولات اجتماعی ماهيتااقتصادی است هر چند صورتا مینمايد كه ماهيت مستقل فرهنگی يا مذهبی يااخلاقی دارد ، يعنی همه اين تحولات انعكاسی است از وضع اقتصادی و مادیجامعه . اينها همه معلولاند و آن علت . حكمای پيشين نيز مدعی بودند كهشناخت اشياء از راه علل ايجاد آنها شريفترين و كاملترين نوع شناختاست . پس با فرض اينكه ريشه اصلی همه تحولات اجتماعی از ساخت اقتصادیجامعه است ، بهترين راه شناخت تاريخ ، تحليل اجتماعی - اقتصادی است .به عبارت ديگر ، همانطور |