سينه چيزی از احاديث پيغمبر ضبط داشتند آمدند و روايت كردند و نوشته شد. اين جريان سبب شد كه قسمتی از احاديث پيغمبر از ميان برود .میدانيم احكامی كه در قرآن بيان شده خيلی مختصر و جزئی است و قرآنهمهاش كليات است . مثلا قرآن كه اينهمه بر نماز اصرار دارد ، درباره آناز « اقيموا الصلوش و اسجد و اركعوا »سجود كنيد ، ركوع كنيد تجاوز نكردهو حتی توضيح نداده است كه نماز را به چه شكلی بايد خواند . همچنيندرباره حج كه اين همه دستور دارد و پيغمبر ( ص ) خودشان به آن دستوراتعمل میكردند ، در قرآن چيزی بيان نشده ، سنت پيغمبر هم كه عملا به اينشكل در آمد . حالا اگر به اين شكل هم در نيامده بود ، پيغمبر ( ص ) مگرچقدر فرصت پيدا كرد كه حلال و حرام را بيان كند . در سيزده سال مكه مردمیكه با وجود فشارها و تضييقات بسيار مسلمان شدند ، شايد چهار صد نفرنمیشدند . در آن مضيقهها ملاقات با رسول اكرم قاچاقی صورت میگرفت و يكعده هفتاد خانواری كه شايد نصف يا بيشتر جمعيت مسلمانان را تشكيلمیدادند به حبشه مهاجرت كردند . البته مدينه از اين نظر فرصتی بود اماگرفتاريهای پيغمبر در مدينه نيز زياد بود . اگر رسول اكرم در همه اينبيست و سه سال مثل يك معلم میبود كه فقط میرفت سر كلاس و به مردمتعليم میداد شايد وافی نبود برای اينكه همه آنچه را كه اسلام دارد بيانكند ، تا چه رسد با اين تاريخ موجود خصوصا كه اسلام در تمام شئون زندگیبشر حكم دارد . استفاده از قياس نتيجه اين حرفی كه اهل تسنن گفتهاند اين شد كه عملا نارسائيهايی دراحكام اسلام مشاهده كردند . مسئلهای پيش |